ناآگاهی زنان و مردان در خانواده بیشترین عامل آسیبها را تشکیل میدهند با این تفاوت که درمورد زنان دوبل اثر دارد چرا که زنان نقش تربیت کردن و تاثیر گذاشتن را نیز بعهده دارند .
قبلا بررسی شد که روابط زناشویی درست میتواند به استحکام پیوندازدواج دوام و قوام بخشد .آگاهی زنان و مردان در مورد نحوه ی ایجاد عشق و علاقه , چه پیش و چه پس از ازدواج باید درراس دیگر مسائل قرار بگیرد وهمچنین اهمیت دارد که عشق واقعی و عمقی بین زن و مرد ایجاد گردد . ( منظور از پیش ازازدواج همان دوران نامزدی یا عقد است ) آنهایی که قبلا یکدیگر را بشناسند و عاشق شوند درمورد دخترها و پسرها نمیتوان صددرصد تضمین کرد که یک عشق واقعی بینشان ایجاد میشود حتی اگر بردل یکدیگر نشسته باشند وحتی علی الظاهر رابطه ی بسیار خوبی باهم داشته باشند .تجربه اینرا اثبات کرده وقتی دختر وپسری ظاهرا ازهم خوششان آمده و باهم خوب هستند نمیتواند دلیلی برای خوشبختی پس ازازدواجشان باشدچون پرده های زیادی بین دیدشان وجود دارند که با نامزد شدن و خوانده شدن صیغه ی عقد موقت بسیاری از آن پرده ها می افتند . ( برای آنهایی که به عرفیات و شرعیات اعتقادکامل دارند و مسلمان واقعی هستند ) البته خانواده هایی که به استحکام خانواده پایبند نیستند میگویند دوستی . چرا این دوستی بعد از نامزدی و حتی عروسی ایجاد نشود ؟ و…
ب لزوما نیاز میشود که تمامی حق و حقوق مرد وزن را بریکدیگر چه درزمان نامزدی و چه درزمان ازدواج برآنها شمارش کرد , هرزن و مرد یا دختر و پسری حق دارند که از تمامی حقوق فردی و اجتماعیشان آگاه شوند و با آگاهی کامل درزندگی و برای شروع زندگی مشترک گام بردارند .
نمیدانم درکلاسهای قبل ازدواج دقیقا چه میگذرد . یا در کلاسهای مهارتهای زندگی چطور مسائلی مطرح میشوند و چقدر ؟ آیا کافی و کامل هستند یا نه ؟ ولی دست آخر عاقدی هم که میخواهد عامل پیوند بسیار خطیر زندگی دو انسان گردد نیز نقش و مسئولیت بسیار بسیار مهمی دارد باید کاملا دوجوان و خانواده هایشان را توجیه نماید همانطور که طلاق و جدایی قباحت دارد ازدواج کورکورانه ویا با آگاهی اندک نیز در شان دوفرد متعهد ومسلمان نیست نمونه هایی از موارد قابل توجیه عبارتند از :
مرجعی لازم است برای بررسی مسائل درونی طرفین مثل شناخت شخصیت هردو , تحصیلات , فرهنگ ,میزان آگاهی و…
صرفا تشویق یا اجبار خانواده ها به ازدواج مشکلی را حل نمیکند
لذائذ ظاهری ازدواج مثل نیاز جنسی , بچه دار شدن علت ترغیب نباشد و یا برعکس ترساندن طرفین از مشکلات مالی وبزرگنمایی تعهدات طرفین در زندگی افراط و تفریط نشوند .فقط نقشه راه را باید به دوطرف داد و حتی راهکارهایی پیشنهاد کرد و اطمینان اینکه درصورت نیاز مشاوران خوبی برای طرفین باشند یا انتخاب شوند ازبین اشخاص آگاه و بی دغدغه در زندگی ( با بی خیال فرق دارد )
اگر مراکز ثبت ازدواج و طلاق فعالیتها و تعهداتشان را وسعت بخشند به صلاح جامعه ی اسلامیست
خود طلاق و علل طلاق باعث ایجاد آسیبهای اجتماعی دیگر مانند اعتیاد , فحشاء,دزدی ,تجاوز وفقر گردد ولی ازدواج آگاهانه میتواند بسیاری از این آسیبها را کاهش دهد …
ملک علیزاده اول-مددکار اجتماعی