بحث ازدواج موقت، بحث پیچیدهای است. در ماده «۱۰۷۵» قانون مدنی، ازدواج موقت در قوانین ایران به رسمیت شناخته شده است. شرایط و ارکان اساسی نکاح منقطع (ازدواج موقت) عبارتند از شرایط صحت نکاح دائم به اضافه تعیین مدت مشخص و تعیین مهر معین برای زن. موانع ازدواج موقت نیز همان موانع نکاح دائم هستند. در آیه 24 سوره مبارکه نسا نیز به این ازدواج اشاره شده است، با سیدحسن موسویچلک، مددکار اجتماعی گفتوگویی در زمینه ازدواج موقت انجام دادهایم که در زیر میخوانید.
یایید کمی درباره لفظ «ازدواج موقت» صحبت کنیم. شاید برای بسیاری از اقشار جامعه داشتن دوستی از جنس مخالف، قابل هضمتر از این باشد که کسی بخواهد برای ارتباطش صیغه بشود. دلیل قبح این مساله، با وجودی که آیه صریح قرآنی دارد و همینطور موازین قانونی برای آن ایجاد شده، چیست؟
قبح این مساله یک موضوع فرهنگی است. جامعه ما نه اینکه پذیرش ازدواج موقت را نداشته باشد؛ همین حالا هم که من با شما صحبت میکنم، ازدواج موقت در کشور صورت میگیرد و در دفاتر ثبت میشود. در گذشته هم ازدواج موقت وجود داشته و الان هم هست و در آینده هم خواهد بود. یعنی شما اصلا در اینباره شک نکنید. منتها وقتی این موضوع در قالب یک طرح و به صورت رسمی اعلام میشود، گاردی در اینباره در افکار عمومی شکل میگیرد، اما در عمل اینگونه نیست. شما اگر آمارهای ثبتاحوال را نگاه کنید به تعداد ازدواج موقت پی میبرید. تازه بخش عظیمی از ازدواجهای موقت ثبت نمیشوند، چراکه عده کثیری ترجیح میدهند این ازدواج را پنهان نگه دارند. موضوع ازدواج موقت همیشه وجود داشته و حتی زمانی که در مقابل آن مقاومت میشد هم این نوع ازدواج وجود داشت.
شاید دختر و پسری در محیط دانشگاه با هم دوست باشند وقتی بحث ازدواج موقت پیش میآید، این مساله عیان میشود. این ماجرا و حلال کردن رابطهای که ممکن است صرفا آشنایی باشد، چقدر میتواند برای طرفین، بهخصوص دختران مضر باشد؟
بگذارید موضوع را طور دیگری بررسی کنیم. در هر کشوری آنچه اتفاق میافتد برگرفته از چند مولفه است. بخشی از آن برگرفته از مبانی دینی است و بخش دیگر از مبانی فرهنگی گرفته شده است. پذیرش یا مقاومت و مخالفت به صورت علنی راجع به یک موضوع با این دو مولفه مرتبط است. در کشور ما ازدواج موقت پذیرفته شده و اصلا موضوع پیچیدهای نیست. شما ساختار خانوادهها را بررسی کنید و ببینید به چه شکل بوده است. بنابراین هر موضوعی که با دو مبنای دینی و فرهنگی مغایرت داشته باشد، پذیرش آن دشوار میشود. اما گاهی مواقع میبینیم مبانی فرهنگی بر مبانی دینی غلبه میکند ولی وقتی موضوع علنی شده و در قالب طرحی مطرح میشود پیچیده میشود. شما بررسی کنید در کدام مقطع زمانی در ایران و اسلام ازدواج موقت نبوده است؟ مقطعی را به من بگویید که ازدواج موقت نباشد. پس موضوعی نیست که ما الان بخواهیم آن را به چالش بکشیم. اما وقتی علنی و به طرحی تبدیل میشود آن وقت است که در اینباره مقاومت میشود. بهویژه تحلیلهایی که انجام میشود و هرکسی از ظن خود به آن نگاه میکند، این مقاومتها تحلیلهای جنسی و سیاسی دارند و حتی نگاههای فرهنگی و مذهبی هم به آن میشود، به این دلیل هیچگاه در قالب یک طرح ملی مصوب مورد پذیرش واقع نمیشود. ولی میبینیم که در عمل ثبت ازدواج موقت داریم. وقتی موضوعی ثبت میشود غیر از اینکه پذیرش قانونی و رسمی دارد، چه توجیه دیگری میتوان برای آن داشت؟ این نشان میدهد که نمیشود به آن به صورت غیرعادی نگاه کرد.
نگاه خود شما بهعنوان یک مددکار اجتماعی به پدیده ازدواج موقت چگونه است؟
هر پدیدهای میتواند کارکردهای مثبت و منفی داشته باشد. ازدواج هم همینطور. اما این موضوع، فردی نیست چون در سطح عموم نیاز به یک پذیرش اجتماعی دارد که وقتی علنی شد و بهعنوان یک طرح مطرح میشود، معمولا پذیرش اجتماعی راجع به آن صورت نمیگیرد. اما هیچ کس نمیتواند منکر کارکرد آن بشود، وقتی یکی از مشکلات ما بالارفتن میانگین سن ازدواج است، چطور میتوان جلوی این ازدواج را گرفت؟ اما سوال این است وقتی هرچیزی کارکرد داشت آیا در جامعه هم نهادینه میشود؟ اینجاست که بسترهای فرهنگی بیشتر خودش را نشان میدهد. در واقع لب کلام من این است: ازدواج موقت را نمیشود منکر شد.
یک وقتهایی بحث ازدواج موقت حالت سوءاستفاده به خود میگیرد.
ازدواج موقت شرعی هست یا نیست؟
بله هست.
خب تمام شد، دیگر بحثی نمیماند. من میخواهم بگویم این مبنای شرعی باید شرایط پذیرش اجتماعی داشته باشد. وقتی ما ازدواج موقت را ثبت قانونی میکنیم، دقیقا مشکلمان چیست؟ این موضوع یک سابقه تاریخی دارد.
این مساله چقدر میتواند باعث سوءاستفاده شود؟ آنقدر که مردان متاهل به سمت ازدواج موقت میروند، مردان مجرد تن به این نوع ازدواج نمیدهند. من از شما میپرسم چه راهکار اجتماعی وجود دارد که از این حلال خدا یک استفاده درست و بهینه بشود؟ طبق آمار، آنچه از آن به عنوان ازدواج سپید یاد میکنند، در ایران زیاد شده و جوانانی که زیر یک سقف میروند حاضر به ثبت آن نمیشوند. اما مردان متاهل از آن استفاده میکنند. این نشان میدهد که کارکرد ازدواج موقت به درستی جا نیفتاده است.
شما در ازدواج سپید مسئولیتی ندارید. یعنی حقوقی بر شما مترتب نیست. اما در ازدواج موقت و دائم حقوقی برای طرفین لحاظ میشود. من راحت طلب کدام را میپذیرم؟ معلوم است که زیر بار مسئولیت نمیروم.
آخر در ازدواج موقت هم حقوق خاصی مترتب نیست. عده را باید زن نگه دارد، نفقه مطرح نیست، زن از مرد ارث نمیبرد، نیازی هم به جاری شدن صیغه طلاق نیست.
وقتی ازدواج شرعی انجام میشود، طبیعتا حقوقی دارد. مگر میشود ازدواج شرعی حقوقی نداشته باشد؟ البته ازدواج موقت برای افراد مجرد و کسانی که دارای مشکلات زناشویی هستند، تجویز میشود و بسیاری از بانوان با رعایت شرایط، با این سبک از ازدواج موافق هستند. اگر مردی تنوعطلب باشد و کیان خانواده را به خطر اندازد و دامن یک خانواده را آلوده سازد، حساب او از دیگران جداست چراکه اگر یک جوان مجرد، دانشجو و کارمند توانایی ازدواج دائم را نداشته باشد یا آمادگی مالی و روانی پیدا نکند، در این جامعه چه باید بکند؟ آیا باید به دنبال نوامیس مردم راه بیفتد و به حریم دیگران دستدرازی کند؟ در شرایط حاضر که با گسترش طلاق روبهرو هستیم و قشر جدیدی به نام بیوههای جوان در حال ظهور هستند که حداقل سن آنها 19 و حداکثر 25 است، خب این زن برای غریزه جنسی خود و حتی مسائل عاطفی و مادیاش چه باید بکند؟ پس میبینیم ازدواج موقت فقط برای این است که افراد از نظر روانی پاک بمانند و بپذیرند که مرتکب گناه نشدهاند و اگر فرزندی هم بهوجود آمد، پدرش موظف به حمایت قانونی از او باشد.
به نظر شما این مساله باعث سوءاستفاده عدهای از مردان نمیشود؟
نمیدانم، شاید چون هیچوقت بهطور شفاف با این موضوع برخورد نشده، یک حیایی وجود داشته است که هنوز هم دارد و این حیا موجب شده که سختتر مورد پذیرش باشد و شما به آن اسم سوءاستفاده میدهید. معمولا این ازدواج به صورت پنهانی انجام میشود و ممکن است بعضیها چندین سال ازدواج موقت کرده باشند و خیلیها ندانند و این منجر به این میشود که مقاومت برای علنی کردن آن وجود داشته باشد.
این پنهان بودن ازدواج موقت باعث ایجاد دامنه جرم و عدم تحکیم خانوادهها نمیشود؟ به مردان اجازه داده شده زنهای متعدد داشته باشند و همین باعث نمیشود که بحث تحکیم روابط زناشویی زیر سوال برود؟
من به یک چیزی اعتقاد دارم، اگر ما در چارچوب خانواده رضایت زناشویی داشته باشیم، هیچگاه به سراغ زنان دیگر نخواهیم رفت. این اعتقاد من است. خیلی از مشکلات ما از همین جا شروع میشود که در خانه خود از حلال خداوند درست بهرهبرداری نمیکنیم. اینکه میگویید مردان متاهل میل بیشتری به ازدواج موقت دارند، نشاندهنده همین بحث است. ممکن است بعضی از ازدواجهای موقت به دلیل زیادهخواهی مردان باشد، اما بخش عمدهای از این ازدواجها به دلیل اختلال در روابط زناشویی است. آن وقت است که به دنبال هوسرانی میرویم و خود این میتواند تبعات زیادی را در کشور داشته باشد، از طلاق بگیرید تا سوءظن و روابط فرازناشویی.
به همه ازدواجهای موقت نمیتوان خوشبین بود و آن را مقدمهای برای تبدیل به یک پیوند دائم دانست، نظر شما در این رابطه چیست؟
البته گروهی اعتقاد دارند لزوما همه ازدواجهای موقت به ازدواج دائم تبدیل نخواهند شد که البته این نظر درست است، مگر قرار است همه ازدواجهای موقت شادکام باشند یا همه دوستیها تا قیامت ادامه داشته باشند، خب هر کسی روشی برای ادامه زندگی خود دارد، ممکن است یک خانم ازدواج موقت با جوانان مجرد را برای گذراندن امور عاطفی خود انتخاب کند و امیدی به دوام آن نیست، اینجا دیگر کاری نمیشود کرد. برای کاهش دامنه آسیبهای این گونه تصورات باید و باید امکانات ازدواج دائم را برای جوانان فراهم کرد.
در رابطه با مدیریت غریزه جنسی در جامعه چه باید کرد؟
مدیریت غریزه جنسی باید همراه با ساماندهی این غریزه بدون اتلاف وقت، بررسی و اجرا شود. یعنی یک کارگروه مجرب و خبره راهها و روشهای این مدیریت را بررسی کند و برای اجرا به سازمانهای مسئول ارائه دهد وگرنه باید شاهد تجاوز، جرائم خشن و مرتبط با این مسائل باشیم. باید سازمانهای مربوطه مثل بهزیستی به دنبال تصویب قوانین و مقرراتی در راستای حمایت از قربانیان جرائم جسمی و خشونت باشند و برای حمایت و نگهداری از کودکانی که بدون هیچ گناهی متولد میشوند، تمهیداتی بیندیشند تا شاهد کودکان سرراهی نباشیم.
شما بهعنوان کسی که سالهاست مددکاری میکنید، مواردی را دیدهاید که از زنان با ازدواج موقت سوءاستفاده شده باشد؟ شما با زنان سرپرست خانوار زیادی روبهرو شدهاید، با کسانی که برای اینکه سرپناهی داشته باشند تن به ازدواج موقت دادهاند، اما همان هم دردی به آنها اضافه کرده است.
طبیعتا به دلیل نوع کاری که دارم، با این گروه از آدمها سر و کار دارم و ایجاب میکند که این چیزها را ببینم. اما مگر در شرایط عادی و ازدواجهای عادی سوءاستفاده نمیشود؟ من دیدم کسی را که برای اینکه سرپناهی داشته باشد و از نگاههای بعد ازفوت همسرش در امان باشد تن به ازدواج موقت داده و چه مشکلاتی که برایش ایجاد نشده است. اما مگر در ازدواجهای رسمی و دائم این اتفاق نمیافتد؟ کلاهبرداری از زنان بارها و بارها پیش میآید و محدود به ازدواج موقت نیست.
به نظر شما آیا ازدواج موقت میتواند برای زنان مشکلاتی را فراهم کند؟
من از شما یک سوال میکنم؛ در قدیم وقتی کسی فوت میکرد، یکی از نزدیکان مرد متوفی با زن او ازدواج میکرد. آیا این موضوع باعث انحراف میشد؟ چه چیزی در آن مقطع زمینه آسیبها را فراهم نمیکرد؟ ما میبینیم در خانوادههای قدیم پر است از روابط ناتنی. حمایتهایی صورت میگرفت که اگر ما آن حمایتها رانداشتیم مشکلات زیادی پیش میآمد. اما اگر ازدواج موقت میشد، اسم یک مردی بالای سرش بود و در تامین معاش زندگی کمک میشد، اما الان نوع تعریف ما فرق کرده و در حال حاضر ازدواج موقت به بحث غریزه جنسی کوتاهمدت کمک میکند و خلاصه میشود، نه آن حمایتهای دیگر و نیازهای عاطفی دیگر زن و مرد.
شما به دختر و پسرهای جوان پیشنهاد میکنید که روابط خود را در قالب ازدواج موقت ببرند؟
من بعید میدانم اگر ما به این سمت برویم، مورد استقبال قرار بگیریم. حتی اگر فضایی را برای ازدواج موقت فراهم کنیم، جوانان به سمت آن نخواهند رفت.