با زندانی شدن یک فرد نه تنها آثار سوء حادث می شود بلکه افراد و گروه های مختلفی از این امر متاثر می شوند. اولین فردی که زندان بر او اثر منفی داشته، خود زندانی است و در مراحل بعدی خانواده و جامعه از این امر متاثر می گردند.
امروزه اثر زندان به سلب آزادی خلاصه نمی شود، بلکه به علت تراکم جمعیت زندان ها، بلاتکلیف ماندن آنها در بازداشتگاه ها و زندان ها به مدت زیاد،می تواند منشاء بسیاری از انحرافات در میان زندانیان باشد. شاید زندان آخرین راه برای دستگاه های اجرایی باشد ولی برای فرد زندانی می تواند ابتدای راه باشد برای یک شروع تازه ،افراد با ورود به زندان این زمینه را پیدا می کنند تا دوستانی را بیابند که همانند آنها هستند و به این طریق آنها همدردان خود را پیدا کرده و رابطه های عمیق دوستانه می تواند از داخل زندان آغاز شود.
در این مقاله به نوعی سعی شده است عوامل اجتماعی که با عث اینگونه رابطه های عمیق می شود و گاهی فردی کم سابقه بعد از خروج از زندان به یک فرد حرفه ای و نیمه حرفه ای تبدیل می شود را بررسی کند.

بنابراین درک تاثیر زندانی بر زندانی و کارکرد آن به عنوان یک مجازات در دستیابی نهاد مورد نظر به اهداف خود بسیار مهم به نظر می رسد.
مفهوم جرم و مجازات همواره مترادف یکدیگر هستند، به گونه ای که تعریف جرم بدون مجازات مربوط به آن و به عکس، عملی نمی باشد.
شیوه مجازات به مرور زمان و درطول تاریخ تغییرات چشمگیری پیدا کرده است. در گذشته مجازات ها صورت های خشن تری در مقایسه با حال داشتند. امروزه مجازات حبس و سلب آزادی، جایگزین شیوه های پیشین شده و به همین دلیل در دوران معاصر بر اهمیت زندان ها و نقش آنها در مجازات و پیشگیری از جرم افزوده شده است.
اثر زندان به لحاظ ماهیتش نه تنها بازدارنده نیست بلکه امروزه به دلیل تنوع جمعیت زندان، اثرات برنامه های اصلاحی کم رنگ شده و خطر تکرار جرم افزایش یافته است.
وجود مجازاتی در قالب حبس و زندانی کردن مجرم از دو طریق باعث پیشگیری از وقوع جرم می شود. نخست مجرم را از جامعه دور نگه می دارد واحتمال ارتکاب مجدد جرم را کاهش می دهد. دوم، زندان سبب می شود که پیش یا هنگام ارتکاب به جرم نسبت به آن حساب گری نمایند و از ترس عواقب از انجام آن عمل منصرف شوند.
تنوع زندانیان بر اساس ترکیب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به همراه مسائل نژادی و جنسی ، مشکلات متعددی را ایجاد می کند. کسانی که مرتکب جرم می شوند در اکثر موارد فرصت های بسیاری را از حیث کار، تحصیل و موقعیت های اجتماعی از دست می دهند و تاثیر بسیار نامطلوبی در زندگی آینده آنان خواهد گذاشت و همچنین هزینه و وقتی که جامعه صرف آن می کنداهمیت زیادی داشته و باری بر دوش جامعه محسوب محسوب می گردد.
تحقیقات، آمار و اطلاعات نشان می دهد که بین مقدار نتایج منفی مجازات و میزان جرم رابطه خطی برقرار نیست و اکثریت افرادی که یک بار زندانی می شوند مجددا دچار بزهکاری می شوند و به زندان باز می گردند و در موارد خاصی افزایش مجازات از تکرار جرم کاسته است یا ثابت نگه داشته می شود و چنانچه مجازات افزایش بیشتری یابد، چه بسا جرم هم افزایش پیدا کند.
)) ویزه)) معتقد است که هر چه مجازات ها بیشتر و نیز احتمال کشف و کنترل رفتار انحرافی بالاتر باشد،احتمال کار انحرافی کاهش می یابد. او معتقد است که مجازات های مالی و اقتصادی موثرتر از زندان هستند، زیرا مجازات زندان نه تنها چندان مناسب نیست، بلکه در موارد زیادی نیز تاثیر معکوس دارد.
(( ساترلند )) می گوید: یکی از ضعف های بزرگ روش های قضایی عصر حاضر، تکیه مداوم بر تهدید به مجازات کردن برای جلب نظر مردم به منظور احترام به قانون است، در حالی که هیچ گاه با تهدید و ارعاب احترام به قانون میسر نشده و کسی با میل و اراده به آنچه به زور بر او تحمیل شده سر تعظیم فرود نیاورده است.
((دورکیم)) 1919-1857 جامعه شناس فرانسوی نیز معتقد است مجازات نقش مفیدی ندارد و تنها در موارد معدودی ممکن است به طور مستقیم در تنبیه مقصر یا ارعاب دیگران موثر واقع شود. در یک دیدگاه کلی می توان اذعان نمود که زندان تاثیرات عینی شامل زمینه خانوادگی ، اشتغال ، بیکاری، آموزش و یادگیری فنون ارتکاب جرم و… می باشند.
تاثیرات ذهنی منفی نیز شامل تصور زندانی از مدیریت زندان، توجیه گرایی برای جرم انجام شده، دیدگاه او نسبت به دستگاه قضایی، دیدگاه او نسبت به قانون و… می شود.
توضیح این که از هم گسیختگی های خانوادگی به صورت: طلاق ، بی سرپرستی ، دوری از خانواده ، فقدان همانند سازی لازم با خانواده ، عدم پذیرش و طرد شدن از خانواده و … در خانواده های زندانیان جلوه گر می گردد. علاوه بر موارد یاد شده ورود به زندان منجر به تغییر در منابع و هزینه ها می شود.
زندانیان با از دست دادن شغل خود، باعث پایین آمدن سطح زندگی خویش می شوند و احتمال به دست آوردن شغل مناسب بعد از آزادی از زندان کاهش می یابد. در نتیجه سبب از دست دادن ابزار مشروع کسب می شود.
آموزش و یادگیری فنون ارتکاب جرم و نیز یادگیری گرایش به جرم و افزایش کیفیت و کمیت جرم از سوی مجرم از جمله دیگر اثرات منفی زندان است . در این رابطه ((آرنولد)) و ((هاگان)) به ضرب المثلی اشاره می کنند که می گوید:((زندان آموزشگاه تبهکاری است.))
تقریبا مشابه به همین نتیجه را ((کاپلان)) و ((جانسون)) به دست آورده اند. آنها نشان داده اند که مجازات های قبلی روی انحراف بعدی تاثیر دارد. مجازات زندان همواره تاثیر مثبتی ندارد و می تواند در گسترش انحرافات نیز موثر واقع شود.
گروه:گروه، بنیادی ترین واحد اجتماعی در زندان است که زندانی از ابتدای ورود خود به عضویت آن در می آید و می تواند گروه پایدار یا ناپایدار یا سازمان یافته یا غیر سازمان یافته و… باشد.
زمانی که شخص برای اولین بار دست به یک رفتار انحرافی می زند و به زندان راه پیدا می کند،در واقع وارد یک شبکه از روابط اجتماعی نا بهنجار می شود که در میان آنها رفتار انحرافی تشدید و تشویق می شود. زیرا زندانیان به تدریج با یگدیگر روابط اجتماعی برقرار می کنند که مانند هر رابطه ی اجتماعی دیگری در درون خود دارای یک مجموعه از قواعد و هنجارهای خاص خواهد بود، در نتیجه او هنجارها و مقیاس های ارزشی آنان را می پذیرد و خود را با آن ها مقایسه می کند و زمانی که شخص جدیدی وارد شبکه شبکه اجتماعی زندان می شود مایل است از جانب گروه پذیرفته و تشویق شود، و مورد حمایت آنان قرار گیرد و درباره خصوصیات زندگی خود، کارهایی که کرده اند،علت دستگیری و برنامه آینده با همدیگر صحبت می کنند و طی آن در افراد یک نوع احساس برتری نسبت به دیگران به وجود می آید. بدین که شخصی که دست به کارهای خطرناک و جسورانه زده است از شجاعت بیشتری برخوردار است و خود را نسبت به دیگران برتر می پندارد. از این طریق در میان افراد نسبت به توانایی ها و سابقه انحرافات ، یک نوع سلسله مراتب و نوعی هنجار و مقیاس ارزشی به وجود می آید.
با نزدیک شدن روابط افراد در گروه با یگدیگر آن ها رابطه ای صمیمانه با یکدیگر برقرار و آلام و دردهای روحی خود را در گروه بیان می کنند و باعمیق شدن این رابطه ها و همنشینی های هر روزه صمیمیت در میانشان بیشتر می شود و گاهی در مورد ارتکاب جرم خود یا نحوه ی دستگیری خود را تعریف می کنند و امکان دارد توسط پیشکسوتان گروه راهنمایی شوند تا بار دیگر جرم خود را حرفه ای تر انجام دهند تا امکان دستگیریشان پایین بیاید.
اگرچه در زندان ها برنامه های فرهنگی،ورزشی، تفریحی و خدمات اشتغال زایی وجود دارد تا به نوعی اوقات آن ها پر شود ولی بار دیگر چه شرایطی ایجاد می شود که به جای یادگیری موارد مثبت، فرد مجرم با میزان بالایی از جرائم فراگرفته شده در زندان این محیط را ترک می کند و بجا است که ((مارک آنسل)) می گوید: زندان ضمن آنکه باید ابزار اصلی واکنش در برابر بزهکاری باشد از همان آغاز به صورت یک مدرسه تکرار جرم بوده یا به آن تبدیل شده است.
در زندان چه شرایطی فراهم است که بستر یادگیری فنون ارتکاب جرم مهیا می شود؟ یادگیری جرم در زندان از طریق همنشینی و مجالست با افراد حرفه ای بیشتر می شود. طبقه بندی و جداسازی زندانیان متخلف از زندانیان عادی یکی از راه های پیشگیری محسوب می شود و یادگیری جرم را به حداقل می رساند و زندانیان شروری که پس از اقدامات اصلاحی و تربیتی حاضر به تن دادن به مقررات زندان نمی باشند می بایستی با رعایت قوانین و تصویب شورای انضباطی زندان وقدرت قهریه از سایر زندانیان جدا شوند.
این مسئله با نحوه طبقه بندی مجرمان براساس مدت حبس ارتباط تنگاتنگی دارد عده ای اززندانیان به علت آشنایی با جرائم دیگربه سوی آنها گرایش پیدا می کنند ودراین زمینه جرائم مالی وسرقت بیشترین جاذبه رابرای مجرمان دارد. در مجموع زندان بدترین تاثیر آموزش خود را برمجرمان بی تجربه و مبتدی بر جای می گذارد. اولین اثر زندان در هزینه ارتکاب جرم ، کاهش تاثیر حبس به عنوان مجازات در امر بازدارندگی فرد از ارتکاب جرم می باشد. تغییر در ارزش های اجتماعی و به کارگیری شیوه های توجیه از دیگر تاثیراتی است که هزینه مجازات را افزایش می دهد. یکی دیگر از تاثیرات زندان تغییرنگرش زندانی نسبت به آیین و دستگاه قضایی است.
به زیر سوال رفتن مشروعیت دستگاه قضایی یکی از زمینه هایی است که بر احتمال قانون شکنی و ارتکاب جرم مجرم می افزاید. طرد اجتماعی یکی از اصلی ترین هزینه های مجازات زندان است. از این رو در صورت واقع شدن آن ، هزینه اخلاقی برای ارتکاب مجدد جرم به شدت کاهش می یابد، زیرا فرد در اولین زندان خود تاحدود زیادی این هزینه طرد را تحمل کرده و قبح مسئله برای او از بین رفته است.
با توجه به مطالب ارائه شده می توان گفت که متاسفانه زندان بیش از آن که مشکلات اخلاقی، اجتماعی ،روانی و اقتصادی را حل کند همچنان براین مشکلات می افزاید. اعاده حیثیت در عمل، به سر خوردگی یاس و طقیان در جامعه ختم می شود. آنچه که مسلم است امروزه ضرورت مجازات مجرم همچنان باقی است اما اگر تنبیه ضروری است نباید برای اعمال آن حقوق مسلم انسانی زیرپا گذاشته شود. مهمتراین که مجازات باید متناسب با جرم و میزان تقصیر مجرم در وقوع آن باشد و در جست وجوی راه حلی منطقی، جرم و پیامد های آن را با در نظر گرفتن قربانی شدن مجرم در اثر اعمال مجازات بررسی کنیم.
در عصر حاضر نظام های قضایی و کیفری باید کامل تر و امروزی شود تا محکومیت ها و اعمال آن ها به گونه ای باشد که اعتماد زندانی به او بازگردد وبرای ایفای نقشی سازنده و مفید در جامعه آماده شود زندان باید آخرین چاره باشد آن هم برای کسانی که تهدید آشکاری برای اجتماع هستند.
اکنون در بسیاری از نظام های جزایی جایگزین های گوناگونی برای محکومیت به حبس در نظر گرفته شده است. از جمله بازداشت در منزل، آزادی محدود، آزادی با مجوز و دیگر شکل های بازداشت نا پیوسته ، مجازات تعلیقی که دامنه آن از حبس تعلیقی تا آزادی مشروط را در بر می گیرد.
جایگزین هایی برای محکومیت ها که هم به سود خلافکار است و هم به سود جامعه ،اجرای طرح خدمت به جامعه به جای رفتن به زندان ، استفاده از مچ بندهای الکترونیکی به عنوان زنجیر های نامرئی نشان می دهد که انسان در قرن حاضر در کیفر شناسی علمی خود به دنبال راه هایی می گردد که در آن اثری از زندان نباشد و به جای زندانی کردن مجرم، از شیوه های جایگزین دیگری استفاده نمایند.
تعداد زیادی از زندانیان کسانی هستند که محکوم نشده اند، اما آن ها را برای بازجویی یا تکمیل پرونده جهت تشکیل دادگاه و صدور حکم در بازداشت نگاه داشته اند. اینگونه زندانیان (متهم) از لحاظ نظری تا زمانی که جرمشان ثابت نشده بی گناه به شمار می آیند، اما تجربه آن ها از زندگی در زندان واقعا تفاوتی با بزهکاران محکوم ندارد. برای اینگونه افراد باید روش های دیگری غیر از بازداشت پیدا کرد که حضورشان را در دادگاه تضمین کند.
بعضی از این روش ها مانند قوانین سرپرستی اجباری ، تسلیم مدارک ویژه وثیقه هم اکنون وجود دارد.قضات بایستی اینگونه روش ها را همچون جانشین هایی برای زندان در نظر بگیرند.
گردآورندگان: اصغر مارانی، جمال رحیمی
استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع است