کد خبر: 2039 | تاریخ انتشار: ۰:۰۰:۵۰ - دوشنبه ۸ اسف ۱۳۹۰ | بدون نظر | |

بچه‌های خیابان؛ حاجی فیروزهای اسفند!

تهران شهر مهاجرپذیری است که فرهنگ مردم آن امکان کمک‌های نقدی به این کودکان را فراهم می‌کند. وجود جمعیت زیاد، مساحت بالای شهر و تعداد مراکز و مناطقی که امکان جلب کمک توسط متکدیان وجود دارد باعث شده تا تعداد کودکان خیابانی در تهران بیش از سایر استان‌ها باشد.

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

غروب سرد یکی از روزهای نخست آخرین ماه سال، دیگر نمی‌توان رنگ آفتاب را دید و شب کاملاً خود را بر روشنایی و گرمای روز غلبه داد، مردم سر در گریبان خود دارند و از این مغازه به آن مغازه فقط به فکر خریدهای شب عید هستند.

نوجوان 10 – 8 ساله‌ای در حاشیه میدان مرکزی شهر روی زمین سرد پیاده رو نشسته و در فاصله‌ای 50 متری چشم در تلویزیون بزرگ نصب شده بر سر در سینما دوخته است ؛انگار کودکی درخانه نشسته و سخت مشغول تماشای کارتون و برنامه‌های تبلیغی آن است.

آنچنان غرق در تماشای تابلوی تبلیغاتی سینما و چراغ‌های پرنورش است که نمی‌داند در اطرافش چه می‌گذرد، نوجوانی که دردست‌های خود دسته‌ای شمارش شده از اسکناس‌های ریز و درشت جمع کرده،پایان کار و مزد فعالیت‌های روزانه‌اش را به تماشای تلویزیون خیابانی اختصاص داده است.

نامش را می‌پرسم.

“امین” می‌گوید!

-مدرسه می‌روی؟

– تا کلاس سوم خواندم!

-چقدر کارکردی؟

7650 تومان!

-برای خودت است؟

-پدرم،به من هم می‌دهد!

– پدرت کجاست؟

-همین جا منتظر او هستم!

روزی دیگر. ساعت هشت شب، ایستگاه قطارهای مترو هنوز مملو از مسافران است و تا رسیدن قطار، صندلی ایستگاه مکان آرامی برای انتظار محسوب می‌شود؛ اما دو نوجوان 16 – 15 ساله توجه بسیاری از منتظران قطار را به خود جلب می‌کنند که هر یک مشغول شمارش سهم خود از گدایی در مترو هستند.

یکی که چثه‌ای درشت‌تر دارد، قبل از شمارش اسکناس‌ها، انگشتر طلای خود را از جیب شلوار گشادش در می‌آورد و به انگشت دست و هم البته به رخ مسافران مترو می‌کشد!

دست هایشان از اسکناس‌های نو و کهنه پر است، بیشتر از همه اسکناس 200 تومانی است، مقداری هم 2000، 1000، 100و 50 تومانی ومقداری سکه‌های پول خرد که هنوز به امان خدا روی یکی از صندلی‌های کناری خود ریخته‌اند تا حتماً پس از پایان کار شمارش اسکناس‌ها،اگر حوصله داشتند آن‌ها را هم بشمارند!.

– خسته نباشید!

– نگاه و سکوت

– درامد امروز خودتان است؟

– اخم!!

می فهمم نمی‌خواهند مزاحمشان شوم؛ یعنی به شما ربطی ندارد!

قطار از راه می‌رسد، مسافران برای سوار شدن هجوم می‌آورند، آن دو نوجوان بی‌تفاوت از عجله همه مردم، آرام روی صندلی ایستگاه مترو به شمارش اسکناس‌ها و مسافران هم با تعجب، به نگاههای خود ادامه می‌دهند!

لحظه‌ای آن دو نوجوان و نوجوانان داخل قطار را مقایسه می‌کنم، در ظاهر تفاوتی نیست، جز این که آن دو نفر شلوارهایی گشاد و تا حدودی هم کثیف با کتانی‌های پاره داشتند و برای نوجوانان درون قطار شلوارهای برخلاف آن دو نفر، بسیار تنگ و کوتاه است!

* * *
عطر و بوی نوروز که می‌رسد، خیابان‌ها به خصوص در شهرهای بزرگ جولانگاه بیشتری برای کودکان خیابانی می‌شود؛ انگار که این کودکان زائیده مدنیّت هستند، در روستاها اگر خبری از آنها نباشد، به هر میزان که شهری بزرگتر باشد، تعداد آنها هم فراوانتر خواهد شد خصوصاً که در اسفند ماه تراکم کودکان خیابانی از هر ماه دیگر سال در شهرهای مذهبی، مسافرپذیر و به ویژه تهران به عنوان مرکز تجاری و اقتصادی هم بیشتر است. گرفتن و یا حتی ربودن نیم خورده غذای دیگران، درخواست پول از رهگذران، و حتی تقاضا از افراد برای خرید کفش و لباس از شگردهای این کودکان است که باندهای بزرگتر آنها را برای گدایی روانه شهرهای بزرگ می‌کنند.

خانمی در یکی از مراکز خرید در حالی که با یکی از این کودکان در حال جر و بحث بود توجه بقیه مردم را به خود جلب می‌کند که در میان اعتراض‌های خود می‌گفت:”چند لحظه‌ای نمی‌شود که پس از خرید برای استراحت روی نیمکت نشسته‌ام و متوجه شدم که این پسر دور من می‌چرخد.فقط لحظه‌ای که غافل شدم،او می‌خواست یکی از بسته‌های لباس را برباید! من البته به خنده‌هایش مشکوک بودم.او موقعی که حواس مرا جمع می‌دید، می‌خندید. امّا از یک لحظه غفلت من می‌خواست سوء استفاده کند.” نوجوان خیابان گرد با پا در میانی بقیه مردم از دست بانوی تاجر رهایی می‌یابد. اگر چه همه می‌دانستند در فاصله‌ای دورتر پدر،مادر یا رئیس باندی منتظرش هستند!

کودکانی که هیچ قانون و عرفی را برای خود نمی‌شناسند و نهادهای حمایتی و تربیتی هم از آنها گریزان و خسته شده‌اند. اگرچه هر ماه از سوی مأموران گشت شهرداری 500تا 700 نفر از آنها که در سطح شهر یا درون واگن‌های مترو پرسه می‌زنند، را دستگیر می‌شوند، امّا حجم فراوان بچه‌های خیابان در اسفند ماه نشان می‌دهد که آنها دیگر نمی‌تواننداین کودکان و نوجوانان را در مهار خود در آورند یا رفت و آمد آنها را در سطح شهر-که به نیّت گدایی انجام می‌شود- را ممنوع سازند.

فقر فرهنگی و اجتماعی

کودکان و نوجوانان خیابانی یقیناً بر آمده از فقر فرهنگی و اقتصادی، ازدواج‌های ناموفق و اعتیاد پدر و مادر به مواد مخدر هستند که اگر بخشی از آنها را مهاجرین کشورهای همسایه بدانیم، در اسفند ماه تعداد وطنی آنان از هر ماه دیگر بیشتر می‌شود. کودکان و نوجوانانی که ابتدا برای جلب احساس ترحم مردم در این سن به گدایی و خواهش و تمنا برای دریافت پول بسنده می‌کنند؛ امّا آیا هیچگاه از خود پرسیده‌ایم این افراد پس از سن 20 سالگی کجا می‌روند؟ آیا خیابانگردی را رها می‌کنند و به کسب و کار آبرومندانه‌ای روی می‌آورند؟! یقیناً پاسخ منفی است. این افراد پس از بزرگ‌تر شدن در قاب همان باندهای مخوفی که آنان را به گدایی در سطح شهر سوق داده است، در باندهای تهیه و توزیع مواد مخدر و سرقت و… جمع می‌شوند.

این حقیقت را به آسانی می‌توان از زندانیان عرصه توزیع مواد مخدر و سرقت‌های مسلحانه جستجو کرد که براساس آمار سازمان زندان‌ها بالغ بر 80 درصدشان فرصتی برای ادامه تحصیل بیش از دوره ابتدایی یا در نهایت راهنمایی نداشته‌اند.بزهکاران خطرناکی که از کودکی با پرسه زدن در خیابانها و پاساژها،تمام حیله‌ها را از کف زنی تا سرقت وهمکاری با باندهای بزرگ بزهکاری،فرا می‌گیرند.

خطرایدزدر کمین کودکان خیابانی

سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با هشدار به سرنوشت کودکان خیابانی می‌گوید:”یکی از گروه‌های در معرض خطر HIV افرادی هستند که خیابان، محل کار و زندگی آنان است که کودکان خیابانی هم جزئی از آنان محسوب می‌شوند. واگر اطلاعات لازم در زمینه HIV به موقع به آنان ارائه شود، احتمال آسیب پذیری شان در مقابل این ویروس به مراتب کاهش می‌یابد.”

وی در ادامه با اشاره به اجرای طرح ارزیابی رفتار پرخطر مرتبط با HIV در کودکان خیابانی در سازمان بهزیستی، می‌افزاید: “فعال شدن سازمان‌های اجتماعی مرتبط در این حوزه اقدامی مطلوب و انجام آزمایش به صورت داوطلبانه یک اقدام پیشگیرانه مناسب است. در این شرایط کودکان خیابانی، زنان ویژه و معتادان از جمله گروه‌هایی هستند که در اقدامات مرتبط با HIV باید در اولویت آموزش قرار گیرد و به این ترتیب می‌توان کنترل مناسبی در حوزه پیشگیری از ایدز داشت.”

قانون خلاها را رفع کند

نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم در این زمینه می‌گوید:”در حال حاضر طرحی در خانه ملت در ارتباط با رفع خلاهای موجود در زمینه حقوق کودکان خیابانی و ساماندهی آن‌ها در دستور کار قرار گرفته است. اما دولت هم در زمینه فقر زدایی و کمتر کردن کودکان خیابانی وظایف جدی و مهمی را بر عهده دارد،به طوری که وظایف هر ارگان دولتی مانند نیروهای انتظامی و سازمان بهزیستی را مشخص می‌کند.”

جواد آرین‌منش با اشاره به این‌که مشکل جامعه امروز محول کردن وظایف دستگاه‌ها به یکدیگر است، اظهارمی دارد:”در جامعه امروز دستگاه‌ها وظایفی را که باید انجام دهند، به یکدیگر محول کرده و این امر سبب بروز بسیاری از مسائل و مشکلات می‌شود.”

بزه کاری در قالب گدایی

حمید صرامی مدیرکل فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز می‌گوید:”کودکان خیابانی در قالب گدایی به ‌مشاغل کاذب فصلی و انواع بزهکاری‌ها از جمله سوء مصرف مواد مبادرت می‌ورزند و اکثر وقت خود را در خیابان‌ها سپری می‌کنند. تعلق داشتن به خانواده‌های کم درآمد و پرجمعیت با سطح تحصیلات پائین، دارای سابقه کیفری و سوء مصرف مواد در یکی از اعضای خانواده، وجود محیط آشفته، کشمکش، درگیری، مشاجره، طلاق، از هم گسیختگی خانوادگی و بی‌ثباتی انضباطی و تحقیر آنان از سوی والدین،کودکانی با شخصیت متزلزل و گریزان از قانون، عدم دسترسی به خدمات آموزشی برای آنها ناشی از فقر والدین‌شان از جمله ویژگی‌های کودکان خیابانی است.”

وی عوامل ریشه‌ای اجتماعی، زمینه‌ای و خانوادگی را در بروز کودکان خیابانی مؤثر می‌داند و می‌گوید: “عوامل برشمرده زمینه‌های آسیب‌پذیری اینگونه کودکان را برای سوء مصرف مواد با هدف رهایی و فراموشی مشکلات زندگی، کاهش دردهای جسمانی، تقویت هیجان‌طلبی و جرأت برای انواع بزهکاری‌ها، افزایش انرژی کاذب برای انجام کار، افزایش ارتباطات با گروه همتایان فراهم کرده است.”

50درصد کودکان خیابانی در تهران

تهران شهر مهاجرپذیری است که فرهنگ مردم آن امکان کمک‌های نقدی به این کودکان را فراهم می‌کند. وجود جمعیت زیاد، مساحت بالای شهر و تعداد مراکز و مناطقی که امکان جلب کمک توسط متکدیان وجود دارد باعث شده تا تعداد کودکان خیابانی در تهران بیش از سایر استان‌ها باشد.

این حرف‌های فرهاد اقطار سرپرست دفتر مداخله و بازتوانی سازمان بهزیستی کشوراست که با اشاره به این که کمک‌های نقدی مردم به این کودکان به آموزش و بهداشت آنها آسیب می‌زند، ادامه می‌دهد:”برخی از کودکان خیابانی درآمدهای قابل توجهی دارند که باید با کمک رسانه‌های جمعی آگاهی‌های لازم در این رابطه به مردم داده شود زیرا دلسوزی افراد نه تنها کمکی به آنها نمی‌کند بلکه موجب افزایش تعداد چنین کودکانی در سطح شهر و اشاعه فرهنگ گدایی می‌شود.”

خارجی‌ها فقط 30 درصد

در کنار این علی محمد زنگانه معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور می‌گوید:”تاکنون5 هزار و 898 کودک کار و خیابانی در کشور ساماندهی شدند که از این تعداد 2 هزار و 39 نفر کولی‌های افغانی و پاکستانی هستند.البته پدیده کودکان کار و خیابانی یک پدیده اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی است که در کشور برای پاسخ به این نیاز 39 مرکز کودکان کار و خیابانی راه‌اندازی کردیم که در این مراکز 5 هزار و 898 کودک ساماندهی شدند. با توجه به این آمار30 درصد این کودکان را اتباع بیگانه تشکیل می‌دهند که عمده آنها کودکان افغانی و پاکستانی هستند.

زنگانه البته ادامه می‌دهد:”البته بیش از 70 درصد این کودکان هم پدر و هم مادر دارند.”

***
البته برخی دیگر از کودکان گدایی نمی‌کنند، یکی تنبک می‌زند و دیگری می‌خواند و با این کار “مزد هنر” خود را از مردم خسته از هیاهوی آهن و سیمان و دود دریافت می‌کنند. کودکانی که اگرچه چهره خود را با زغال سیاه نمی‌کنند تا در لباس حاجی فیروز در آیند؛ امّا ساعت‌ها ماندن در محیط‌های آلوده، سیاهی دود‌ اگزوز اتوبوس و خودروها چهره این کودکان خیابانی را کاملاً سیاه کرده است.کودکانی که وجود فاصله طبقاتی شدید در جامعه را موزیکال فریاد می‌زنند!!

* نوجوان 10 – 8 ساله‌ای که در دست‌هایش مقدار فراوانی اسکناس‌های فرسوده دارد در حاشیه میدان مرکزی شهر روی زمین سرد پیاده رو نشسته و در فاصله‌ای 50 متری چشم در تلویزیون بزرگ نصب شده بر سر در سینما دوخته است؛ انگار کودکی درخانه نشسته و سخت مشغول تماشای برنامه‌های تبلیغی آن است!

* دو نوجوان توجه بسیاری از منتظران قطار را به خود جلب می‌کنند که هر یک مشغول شمارش سهم خود از گدایی در مترو هستند.یکی که چثه‌ای درشت‌تر دارد، قبل از شمارش اسکناس‌ها، انگشتر طلای خود را از جیب شلوار گشادش در می‌آورد و به انگشت دست و هم البته به رخ مسافران مترو می‌کشد!

*فراوانی بچه‌های خیابان در اسفند ماه نشان می‌دهد که نهادهای حمایتی و تربیتی دیگر نمی‌تواننداین کودکان و نوجوانان را در مهار خود در آورند؛ کودکانی که هیچ قانون و عرفی را نمی‌شناسند.انگار همه از آنها گریزان و خسته شده‌اند!

*50درصد کودکان خیابانی کل کشور در تهران پرسه می‌زنند.

مطالب مرتبط:

کودکان دارای ظاهری زشت و معلول بیشتر در معرض کودک‌آزاری قرار دارند

کودکان کار قربانی تورم اقتصادی

طرح‌های غیرکارشناسی برای کاهش کودک‌آزاری

ایجاد شبکه مددکار داوطلب برای کمک به کودکان آسیب‌دیده

کودک آزاری، سریالی ناتمام/عکس

 

استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع است

ارسال نظر


آخرین موضوعات