نقش اعتقادات دینی در مدیریت بحران جنسی چیست؟

** اگر ما دقیقا به اعتقادات دینی خود عمل کنیم همه مشکلات جامعه حل می شود. تفسیرهای غلط از دین جوانان را دفع می کند، آن هم از دینی که ازدواج موقت را توصیه می کند. به نظر بنده در حال حاضر ترویج ازدواج موقت، منطقی ترین و عاقلانه ترین راه حل برطرف کردن نیاز جنسی جوانان مجرد است و من از مدافعان آن هستم. البته برای مجردها نه برای متأهل های تنوع طلب، چون به کیان خانواده ضربه می‌زند. این کار برای زنان بیوه جوان و جوانان مجرد بهترین راه حل است، البته بنده را به خاطر این عقاید خیلی مورد انتقاد قرار می دهند. ازدواج موقت فی نفسه مشکلی ندارد مشکل را ما به آن اضافه کرده ایم. وقتی مرد متأهلی که همسرش هیچ مشکلی ندارد و منعی برای ارتباط زناشویی ندارد اقدام به ازدواج موقت می کند، دیگران را به ازدواج موقت بدبین می کند. طبق پژوهشی که سال پیش انجام دادیم ۷۶ درصد از مردانی که ازدواج موقت داشته اند یا به زنان خودفروش مراجعه می کنند، متأهل هستند. اگر در جامعه مدیریت جنسی انجام شود و برای جوانان امکان ازدواج موقت فراهم شود، به جاست، شتر سواری دولا دولا نمی شود. ما برای سلامت جامعه مان نباید از تمسخر غربی ها بترسیم، چون آن ها خود به درجه ای از انحطاط رسیده اند که ازدواج مردان را با یکدیگر قانونی اعلام کرده اند. ما هم باید برای غلبه بر موانع خودمان، بدون ترس از تمسخر دیگران، قوانین خودمان را اجرا کنیم و مراکزی را که در آن ازدواج موقت انجام شود راه بیندازیم. به عنوان یک رفتارشناس، ازدواج موقت را راه حل می دانم. متأسفانه هنوز نمی توانیم درباره بسیاری از آسیب های بسیار نامناسب و انحرافات جنسی خطرناکی که با آن رو به رو هستیم، حرف بزنیم چون تابو است.

اما برای یک جوان مجرد، پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج موقت، شاید از آشنایی با فرد مناسب برای ازدواج دائم مشکل تر است. چرا نهادی که در این زمینه فعالیت کند وجود ندارد؟

** چند سال پیش طرحی پیشنهاد شد تا زنانی که قصد امرار معاش از طریق ازدواج موقت را دارند، سامان دهی شوند و در مراکزی با نظارت و کنترل و رعایت مسائل قانونی و شرعی مثل عده وغیره، به عقد موقت مردان در آیند، که البته اجرا نشد. اگر این طرح انجام می شد بسیاری از انحرافات صورت نمی گرفت. بسیاری از ازدواج ها فقط به خاطر پاسخ به غریزه جنسی صورت می گیرد. بعد از گذشت مدتی که این نیاز فروکش می کند، تازه با این واقعیت رو به رو می شوند که اصلا مناسب هم نیستند. یکی از علت های اصلی طلاق ها، نداشتن همین تفاهم جنسی است.

طلاق عاطفی و نبود تفاهم جنسی بین زوجین، چه نقشی در رواج طلاق دارد؟

** در حال حاضر دلیل اصلی و ریشه ای ۷۵ درصد طلاق ها نبود تفاهم جنسی بین زوجین است. ولی زوجین در دادگاه آن را اعلام نمی کنند و بهانه ها و علت های دیگری را مطرح می کنند. در بررسی بیش از ۵۰ هزار مورد طلاق مشخص شده است، دلایلی که زوجین برای طلاق در دادگاه عنوان می کنند بسیار کودکانه است! امروزه هم زن و مرد به خاطر فرزندان شان و حرف دیگران و اجتماع طلاق عاطفی می گیرند که البته پیامدهای بسیار بدی به همراه دارد.

خب اگر بنا باشد همیشه به این مسائل به عنوان خط قرمز نگاه کرده و از طرح آن خودداری کنیم مشکلی حل نمی شود!

** به همین دلیل به این انحرافات اشاره می کنم، نادیده گرفتن این مسائل باعث می شود روابط جنسی بسیار زننده ای در جامعه شکل گیرد و بستری برای خیانت و اتفاق های ناشایست ایجاد شود. همه این ها به این دلیل است که مدیریتی برای روابط جنسی جامعه نداریم. ما تا چه زمان می توانیم با امر و نهی کلامی، مانع بعضی اتفاق ها شویم؟ فرض کنید شما دست آدم گرسنه ای را ببندید و ظرف غذایی جلویش بگذارید و اجازه ندهید از آن بخورد. او آن قدر به ظرف نگاه می کند و آرام آرام جلو می آید اما چون دست هایش بسته است با صورت به سمت ظرف می آید تا آن را بخورد. الان شرایط جامعه به این صورت است. وضعیت حجاب به گونه ای است که جوانان را تحریک می کند، کارشناسان دینی و کارشناسان اجتماعی باید بنشینند و برای اجرایی کردن راهکارها تصمیم بگیرند.

به نظر شما با توجه به هجمه شدید دشمن، آیا راهکارهای ما برای مواجهه با آن تغییری کرده و به روز شده است؟

** متاسفانه خیر. دشمن نمی نشیند منتظر که ابزار مقابله برای خودمان درست کنیم. ما نمی توانیم دست روی دست بگذاریم و به دشمن بگوییم صبر کن! فعالیت نکن تا ما با خیال راحت برنامه ریزی کنیم. اصلا یکی از دلایل اصلی گرایش به شبکه های ماهواره ای، ضعف صدا و سیما در سرگرم کردن مخاطب است. ما نمی توانیم با داروی غربی درد شرقی را درمان کنیم. باید به فکر پیشگیری باشیم. امام صادق(ع) می فرمایند: یک درهم برای پیشگیری، بهتر از هزار درهم برای درمان است. ما خیلی دیر به فکر پیشگیری افتادیم. ما ۲۲ نهاد و سازمان برای پیشگیری داریم که سال هاست با بودجه های کلان فعالیت می‌کنند. اما نتیجه اقدامات شان مناسب نبوده است. گسترش مصرف مواد مخدر، روان گردان ها و… نشان می دهد که جایی از کار ما ایراد داشته است و نتوانسته ایم پیش گیری کنیم. ما باید پیش از این که ویروس فرهنگی پیکره جامعه ما را بگیرد، به فکر پیشگیری می بودیم.

برخورد قهری و قانونی می تواند در کاهش آسیب های اجتماعی موثر باشد؟

** خیر، درد فرهنگی درمان فرهنگی می خواهد. برخوردهای قهری فقط مسکن است. معضلات مثل عفونت هستند. شاید مسکن آن ها را به طور موقت از بین ببرد، اما درمان نمی کند. ناهنجاری فرهنگی، درمان فرهنگی دارد. در پیشگیری غفلت کرده ایم اما الان می خواهیم در مقابله درمان کنیم، این طور که نمی شود. آن هم فقط با مجازات زندان. ما می گوییم بیاییم مجازات های جایگزین بگذاریم. به طور مثال پسر ۱۴ ساله ای را که تخلف کرده است را به کانون اصلاح تربیت نفرستیم که خلاف های بیشتری یاد بگیرد، به او بگوییم باید دیپلم بگیری تا آزاد شوی. در خانه خودت بمان تا وقتی دیپلم بگیری. این کارها را امتحان کردیم در ایران خودمان جواب هم داده است.

راهکارهای تربیتی شما برای کودک و نوجوان امروز، در باره جنس مخالف چیست؟

** دختر و پسر پنبه و آتش هستند. مثلا نمی شود دختر ۱۵ ساله و پسر ۱۶ ساله را کنار هم قرار دهیم و بگوییم زیر نظر ما باشید و با هم مثلا درس بخوانید و خطا هم نکنید، در این صورت یا باید همه کارمان را رها کنیم و حواس مان به این دو نفر باشد یا شاهد نتایج ناگوار آن باشیم. حتی اگر گفته شود که آن ها از زمان مهد کودک در کنار هم تربیت شده اند، باید گفت اگرچه ترس شان از جنس مخالف شان ریخته اما غریزه شان که از بین نرفته است. ما برای افراد زیر ۱۸ سال راه حل هایی داریم، با اقداماتی مثل کنترل تغذیه، فعالیت های ورزشی و هنری و سرگرمی می شود غریزه جنسی را تخلیه کرد یا کاهش داد. مثلا می توانیم میزگردهایی داشته باشیم تا دخترها و پسرها با هم صحبت کنند و … . این روش ها به کاهش غریزه جنسی کمک می کند. وقتی جوانی که انرژی صرف نمی کند و چربی و کاکائو و شکلات می خورد، ورزش نمی کند و فعالیتی هم ندارد، انحراف جنسی پیدا می کند. ما باید برای فرزندان مان برنامه داشته باشیم نه این که آن ها را پای ماهواره بنشانیم. نکته مهم حفظ روابط خانوادگی به شیوه شایسته است. درست است که پدر و مادر با فرزندان و خواهر و برادران به هم محرمند ولی این به آن معنا نیست که افراد با پوشش های نامناسب و تحریک کننده، در جمع خانواده حاضر شوند. نکته مهم دیگر این است که تقویت اعتقادات دینی و مذهبی بسیار تاثیرگذار است. این که به فرد آموزش دهیم که اهداف و ارزش هایی والاتر از ارضای غرایز جنسی خود داشته باشد. ایمان واقعی یک اهرم بسیار قوی بازدارنده از گناه است. به عنوان نمونه در ماه مبارک رمضان، حتی با وجود بهترین خوردنی ها و نوشیدنی ها، تا لحظه افطار از خوردن و آشامیدن خودداری می کنیم. باید ایمان واقعی را در جامعه ایجاد کنیم. آن چه در حال حاضر با آن مواجهیم بیشتر تظاهر، ریا و فریب است. باید جوانان را با مفاهیم واقعی و عملی و کاربردی ایمان آشنا کرد. علت بدبینی درصد بالایی از فرزندان ما، رفتارهای نامناسب مان بوده است. ایمان به عنوان اصلی ترین رفتار بازدارنده، می تواند جامعه را از سقوط نجات دهد. این را به عنوان یک نظریه مطرح می کنیم. ایمان نمی تواند مانع ترشح هورمون شود، ولی می تواند مانع مصرف هورمون شود. اگر دلایل واقعی فاصله از ایمان را در جامعه مطرح و از آن ها پیشگیری نکنیم این کاروان همین طور به بیراهه می رود.