باید فاصله ها و شکاف های طبقاتی و هدف ها و آرمانهای مردم با واقعیات ،وسایل و امکاناتی که در اختیار دارند منطبق شود تا شکاف ها کمتر شود. وجود شکاف ها باعث گرایش بیشتر به آسیب ها می شود که این موضوع سرخوردگی و در نهایت خشونت را در پی خواهد داشت، به عبارتی دیگر می توان گفت برای کاهش آسیب های اجتماعی در جامعه باید ناهنجاری ها را تقلیل داد.
ناسازگاری بین درآمد و خواسته های افراد
کمبود درآمد باعث بروز آسیب های اجتماعی نمی شود. آنچه باعث به وجود آمدن این مشکلات است، شکاف بین تمنیات و اهداف افراد از یک طرف و وسایل وامکانات از طرف دیگر است، وقتی درآمد افراد با اهداف آنها سازگار نباشد و بضاعت مالی شهروندان پایین باشد، میزان آسیبپذیری در جامعه با لا می رود. خواسته های بالاتر از درآمد در جامعه باعث می شود که آسیب پذیری بیشتر شود.
آسیب های اجتماعی همگانی است
آسیب های اجتماعی مربوط به گروه خاصی در جامعه نیست، این مشکل در بین تمام اقشار جامعه از کم درآمد ها تا یقه سفید ها دیده می شود، اما در این میان فقرا احساس تبعیض و بی عدالتی می کنند و این احساس باعث می شود که آسیب ها در میان این قشر نیز بروزپیدا کند.
اما نوع جرایم مرفهان به نسبت فقرا تفاوت دارد، این افراد به دلیل دسترسی به منابع قدرت و ثروت قانون را دور میزنند و از پارتی بازی و امکانات استفاده می کنند و تخلفات بزرگتر انجام می دهند و کمتر به دام قانون می افتند.
پایین آمدن سطح شادی و نشاط در جامعه
وقتی در جامعه شرایطی به وجود بیاید که احساس سرخوردگی، ناشی از نا کامی هایی باشد که مردم دارند باعث پایین آمدن سطح شادی و نشاط در جامعه می شود و بستر برای گرایش به خشونت و انواع آسیب های اجتماعی فراهم می شود. اگر جامعه نتواند راه های بهنجار برای ارضای هیجان عمومی ایجاد کند افراد به سراغ نا هنجاری می روند و زمانیکه شهروندان احساس کنند مسئولان نمی خواهند مردم شادی کنند، گرایش به آسیب ها به وجود می آید اما وقتی حساسیت به موضوعی کمتر شود گرایش مردم به آسیب های اجتماعی کمتر می شود. اگر در جامعه حساسیت به وجود نیاید مردم در مسائل فرهنگی راه های عقلانی را انتخاب می کنند .
دکتر علی انتظاری – مدیرگروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی