تا ابتدای دهه 80 بیان واقعیتهای زندگی زنان در تلویزیون تقریبا مقدور نبود. افکار عمومی آمادگی نداشت تا در رسانهای پرمخاطب مثل تلویزیون برخی ناهنجاریهای زنان به تصویر کشیده شود؛ اما اواخر دهه 70 جامعه ایران با پدیدهای به نام دختران فراری روبهرو شد که مطبوعات دامنه خطر آن را افشا کرد.
شرایط به گونهای شد که دیگر نمیشد براحتی گفت زنان و دختران ایرانی از هر نوع ناهنجاری مبرا هستند، تا اینکه در سال 80 کمال تبریزی با ساخت سریال «دوران سرکشی»، پدیده دختران فراری را هنرمندانه آسیبشناسی کرد.
دوران سرکشی مانند یک طرح تحقیقاتی فشرده دلایل فرار دختران را از خانه به نمایش گذاشت و به خانوادهها هشدار داد اگر روابط خانوادگی را اصلاح نکنند، باعث فرار دختران از خانه میشوند و در خارج از خانه مشکلاتی سخت در انتظار فرزندان آنان است.
پخش این سریال تا حدودی دست مسوولان و مددکاران اجتماعی را برای بررسی این معضل اجتماعی باز کرد و به آنها اجازهداد تا این مساله را بهتر آسیبشناسی کنند.
دوران سرکشی، راه را برای سیروس مقدم باز کرد تا او در سال 85 با سریال«نرگس» نشان دهد که زیادهخواهی و عصیان دختران جوان میتواند حتی خانواده را نابود کند.
مقدم در سریال 50 قسمتی خود فرصت بیشتری داشت تا جوانب مختلف ناهنجاری در دختران و پسران را بررسی کند.
نرگس در فضای بازتری نشان داد که خانواده در تربیت بچهها و هدایت خواستههای آنها نقش مهمی دارد. بعد از نرگس راه به تصویر کشیدن مشکلات و آسیبهایی که دختران و زنان را تهدید میکند در تلویزیون بازتر شد و دیگر نمایش ارتباط بین دختران و پسران در رسانه ناهنجاری قلمداد نمیشد.
حسین سهیلیزاده با ساخت سریال فاصلهها، باز هم نشان داد که زیادهخواهی دختران میتواند برای این قشر از جامعه خطرناک باشد.
او در فاصلهها نشان داد که دختران جوان برای رسیدن به بلندپروازیهای خود معمولا سادهترین راه را انتخاب میکنند. سادهترین راه میتواند به خلافکاری هم منجر شود. شخصیت زن سریال فاصلهها بهعقوبت دردناکی گرفتار شد؛ عقوبتی که برای هر بینندهای میتوانست درس عبرتی فراموش نشدنی باشد.
حالا تلویزیون در ادامه نمایش خواستههای نامعقول دختران که انگار هر روز چهره جدید به خود میگیرد، سریال «تکیه بر باد» را روانه آنتن کرده است.
عاطفه (افسانه پاکرو) همه امکاناتی را که یک دختر برای موفقیت و خوشبختی میخواهد، دارد اما بازهم عصیان میکند و برای خواسته غیرمنطقیاش حتی از خانواده متدین، تحصیلکرده و امروزی خود عبور میکند.
تکیه بر باد، نشان میدهد آسیبهای جدیتری دختران امروز را تهدید میکند؛ آسیبهایی که ریشه در روان آنها دارد و دیگر به خانواده مربوط نمیشود و باید مددکاران و جامعهشناسان ریشه این ناهنجاری روانی را در جای دیگری پیدا کنند.
طاهره آشیانی – دبیر گروه رادیو و تلویزیون
سلام خانم آشتیانی عزیز
و خدا قوت
من مطالب شما را همیشه میخوام بخصوص این مطلب آخرتون در جام جم :”هر سریالی مناسب پخش شبانه نیست” مطالبتان خیلی خوب شروع شد و اشاره شد به سریالهای طنز صد قسمتی که بجز برخی لوده بازیها اکثر سریال های طنز مناسب بود و دقایقی فشارهای اقتصادی و اجتماعی را به فراموشی میسپرد و چون مخاطب عام داشت تمام خانواده حتی کودکان و سالخوردگان خونه همه پای اون می نشستند…….. گله ای که از شما دارم اینه که در اواخر مطالبتان یکباره خواننده را فراموش و مطالبتان رو در راستای جذب مخاطب سیما ادامه میدهید و انگار نه انگار که رسالت شما چیز دیگری است و اگر انتقاد کردن اینجانب را به دل نمیگیرد باید بگم که شما بارها از سریال نرگس در مطالبتان یاد میکنید البته من منکر جسارت اون در بیان نو برخی رفتارها رو نیستم و واقعا جای تحسین داره ولی اگه ارز نگاه بیننده ها نگاه کنید تعلیق پر استرس و دلهره انگیزی رو در انتهای شب بوجود میاورد و من میدیدم که اعضای خانواده در با دلهره ا به خواب میرفتند و تاثیر بدی بخصوص در اون ساعت شب روی روان بیننده داشت و شاید تاثیر جنبه آموزشی اون خیلی کمرنگ میشد و باید بگم که انصافا این گونه سریال ها با تعلیق و…. تاثیر ناخوشایندی روی بیننده دارد مثل نمونه پلیس جوان که واقعا بهش آب بسته بودن …. بهر حال موفقیت شما رو رازدارم و منتظر مقالات زیبای شما هستم منو هم ببخشید اگه باعث دلخوریها شدم . موفق باشید.