کد خبر: 5407 | تاریخ انتشار: ۰:۰۱:۴۳ - چهارشنبه ۱ آذر ۱۳۹۱ | بدون نظر | |

کدام برای فقرزدایی مفیدتر است؛ یارانه نقدی یا خدمات اجتماعی رایگان

کارشناسان آسیب های اجتماعی در کشور، بر این اعتقاد هستند که اگر شیوه پرداخت یارانه نقدی به خانوارهای فقیرترین دهک درآمدی تغییر می کرد و دولت به جای پرداخت یارانه نقدی به آنان برنامه ای منسجم برای توانمندسازی و ارائه خدمات اجتماعی رایگان به این خانوارها طراحی می کرد، می توانست نقش موثرتری در کمک به این خانواده های زیر خط فقر مطلق ایفا کند. اگر دولت بخشی از درآمد حاصل از اجرای طرح هدفمندی را برای افزایش میانگین هزینه های دولتی برای ارتقای بهداشت و آموزش هر شهروند ایرانی (سرانه بهداشت و آموزش) اختصاص می داد و اگر موانع رونق کارآفرینی را کاهش می داد، یارانه ها به صورت هدفمندتر به جامعه تزریق می شد و تاثیر غیرمستقیم اما به مراتب موثرتر و پایدارتری را بر جای می گذاشت. به این ترتیب نه در فاصله سه ساله مورد ادعای رئیس جمهور، بلکه در آینده ای درازمدت تر، از بار فقر و بیکاری در کشور تا حدودی کاسته می شد.

وضعیت اقتصادی خانوارهای کم درآمد
به گزارش اقتصادایران آنلاین لیلی ارشد، مدیرعامل سازمان مردم نهاد «خانه خورشید» [اولین مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد زنان] بر این اعتقاد است که پرداخت یارانه ها به صورت نقدی، تغییر محسوسی در وضعیت اقتصادی خانوارهای فقیرترین دهک درآمدی جامعه ایجاد نکرده است: «بیشتر سرپرست های خانوارهای بی بضاعت و درگیر آسیب های اجتماعی یارانه ها را برای خانواده خود هزینه نمی کنند. ممکن است این یارانه ها خرج مواد مخدر یا موارد دیگری شود که هیچ تاثیر مثبتی در خانواده ندارد. چگونه می توان از پدر و مادر معتادی که فرزندانشان را برای کار به خیابان ها می فرستند تا هزینه مسکن و اعتیاد شان را تامین کنند، انتظار داشت که یارانه را صرف توانمندسازی و بهبود وضعیت کودکان خود کنند؟» او می گوید که اگر دولت به جای یارانه نقدی، خدمات اجتماعی رایگان به دهک های پایین جامعه ارائه کند، شاید بتوان تاثیرات مثبتی را در وضعیت زندگی این خانواده ها مشاهده کرد.

نیمی از زنان تحت پوشش یارانه دریافت نمی کنند
به گفته مدیرعامل «خانه خورشید»، همین یارانه نقدی هم که در رابطه با موثر بودن آن در کاهش فقر پایین ترین دهک درآمدی جامعه بحث وجود دارد، به بسیاری از افرادی که باید گروه های هدف اصلی این برنامه اقتصادی باشند، نمی رسد. او می گوید تقریبا نیمی از زنانی که برای درمان و دریافت حمایت های اجتماعی به سازمان مردم نهاد خانه خورشید مراجعه می کنند، شناسنامه و کارت هویت ندارند و بنابراین نمی توانند یارانه دریافت کنند: «این زنان به دلایل مختلف شناسنامه ندارند، هویت ندارند، مثلا به این دلیل که خودشان یا فرزندان شان در شرایط نیاز شدید شناسنامه های شان را فروخته اند. بنابراین نمی توانند حساب بانکی داشته باشند و یارانه دریافت کنند. گرفتن شناسنامه هم در چارچوب قوانین فعلی، فرآیند پیچیده ای دارد و این افراد به سادگی نمی توانند هویت خود را به اثبات برسانند.» وی می افزاید: بر مبنای قوانین موجود، برای اینکه این افراد بتوانند شناسنامه دریافت کنند، باید معرفی نامه از بهزیستی داشته باشند یا ضامن معتبری که حقوق بانکی داشته باشد یا کسی که حاضر باشد سند خانه ای را برای ضمانت آنها گرو بگذارد؛ که طبیعتا بیشتر این زنان چنین امکانی را ندارند.

لیلی ارشد می گوید اگر مسئولان بپذیرند که سازمان های مردم نهادی که با این افراد سر و کار دارند، بتوانند آنها را برای دریافت کارت هویت موقت معرفی کنند [درحال حاضر معرفی نامه سازمان های مردم نهاد در «ثبت احوال» برای دریافت شناسنامه یا هر گونه کارت هویت مورد قبول نیست] این افراد هم می توانند هویت داشته باشند و به زندگی طبیعی خود ادامه دهند و یارانه نقدی هم دریافت کنند: «بسیاری از این افراد بیماری هایی دارند که بسیار پرهزینه است اما چون هویت ندارند نمی توانند حتی دفترچه بیمه داشته باشند بنابراین درمان یا کنترل بیماری آنها امکان پذیر نیست. برخی از این زنان بیماری هایی مانند هپاتیت دارند که می تواند برای افراد دیگر جامعه هم خطرناک باشد.»

او می گوید که اگر دولت به سازمان های مردم نهاد اعتماد کند و به افراد بی هویتی که از طریق «خانه خورشید» یا سایر سازمان های مردم نهاد معرفی می شوند کارت هویت بدهد، بخشی از مشکلات این افراد حل می شود و از طرف دیگر دولت با مشورت این سازمان های مردم نهاد و بهره گیری از تجربیات آنها، می تواند به جای پرداخت یارانه نقدی به این گروه ها به آنها خدمات اجتماعی را که نیازمند آن هستند به طور رایگان ارائه و در جهت بهبود کیفیت زندگی این افراد حرکت کند.

قدرت خرید کم درآمدها
به گزارش اقتصادایران آنلاین ثریا عزیزپناه، عضو «انجمن حمایت از حقوق کودکان» که سازمانی مردم نهاد با سابقه فعالیت ۲۰ساله است هم معتقد است با وجود اینکه دولت به مردم یارانه نقدی می دهد، اما افزایش قیمت ها آن قدر زیاد بوده که عملا قدرت خرید اعضای پایین ترین دهک درآمدی جامعه چندان افزایش پیدا نکرده است: «براساس طرح هدفمندی یارانه ها قرار بود که توان بخش های تولیدی و صنعتی کشور افزایش پیدا کند اما این اتفاق نیفتاد و تزریق پول به جامعه از طریق یارانه های نقدی، نتیجه ای جز تورم و گرانی نداشت.»

او معتقد است که دولت به جای پرداخت مستقیم یارانه نقدی به مردم باید به گونه ای خدمات رسانی می کرد که مردم به طور غیرمستقیم آثار مثبت هدفمندی یارانه ها را در زندگی خود احساس می کردند: «دولت باید با حمایت از بخش های صنعتی و تولیدی سعی در اشتغال زایی در کشور می کرد و با افزایش میانگین بودجه دولتی اختصاص یافته به بهداشت و درمان و آموزش به ازای هر شهروند ایرانی، به طور غیر مستقیم و در عین حال پایدار در جهت بهبود وضعیت زندگی دهک های کم درآمد جامعه گام بر می داشت تا در دراز مدت این گروه ها از فقر خلاصی پیدا می کردند.»

عزیز پناه می گوید به عنوان یک فعال حقوق کودک که با کودکان خانواده های متعلق به فقیرترین دهک درآمدی کشور به طور گسترده سر و کار دارد، از زمان پرداخت یارانه های نقدی به مردم، هیچ تغییر محسوسی در وضعیت کودکان کار و کودکان کم بضاعت مشاهده نکرده است: «برنامه ریزان کشوری، شهرها و روستاها و مناطق و محلات محروم را به خوبی می شناسند. دولت با یک برنامه ریزی درست و منسجم می تواند خدمات اولیه و حیاتی را در اختیار خانواده ها و افراد ساکن در این مناطق قرار دهد. برای اینکه خانوارهای زیر خط فقر مطلق از فقر خلاصی پیدا کنند باید خدمات بهداشتی و درمانی و آموزشی مناسب و نیز سرپناه ارزان قیمت، در اختیار این گروه ها قرار داده شود. یارانه نقدی که تماما به جیب سرپرست خانوار می رود و در خیلی از موارد به ویژه در مورد خانوارهای بدسرپرست یا دارای سرپرست معتاد به مواد مخدر برای خانواده خرج نمی شود، و نظارتی هم بر نحوه هزینه کرد آن وجود ندارد، چه مشکلی از این گروه ها می تواند حل کند؟ »

کودکان بی شناسنامه قربانیان خاموش طرح یارانه نقدی
این عضو «انجمن حمایت از حقوق کودکان»، کودکانی که به دلایل مختلف بدون شناسنامه هستند و در نتیجه یارانه نقدی به آنها تعلق نمی گیرد را، از قربانیان اصلی شکل فعلی سیستم یارانه نقدی می داند و معتقد است این کودکان که تعداد آنها هم کم نیست، بعد از هدفمندی یارانه ها بسیار محروم تر از گذشته شده اند: «کودکان بی شناسنامه محصول ناهنجاری های اجتماعی و نیز ناکارایی برخی از قوانین موجود در زمینه صدور شناسنامه هستند، نباید بیش از این قربانی شوند. مثلا بسیاری از این کودکان هویت ایرانی دارند یا حاصل ازدواج های زنان ایرانی با مردان افغانی یا عراقی هستند. دولت نباید نسبت به این کودکان این قدر سخت گیری کند و این کودکان هم باید بتوانند از یارانه نقدی حداقل به صورت مشروط یا کوتاه مدت بهره مند شوند.»

طرح های سازمان های مردم نهاد
عباس دیلمی زاده، مدیرعامل موسسه خیریه «تولد دوباره» معتقد است تا زمانی که نیازهای اساسی انسان یعنی غذا، پوشاک و سرپناه تامین نشده باشد نمی توان درباره توانمندسازی افراد سخنی به میان آورد. او می گوید یارانه نقدی باید به میزانی باشد که نیازهای اساسی قشرکم درآمد را برطرف کند و در مرحله بعد راهکاری برای خروج پایدار افراد بی بضاعت از فقر در درازمدت اندیشیده شود.

به گزارش اقتصادایران آنلاین موسسه خیریه «تولد دوباره» یک سازمان خودجوش مردمی متشکل از افراد نجات پیدا کرده از اعتیاد و تعدادی از فعالان دانشگاهی است که از سال ۱۳۷۳ فعالیت خود را آغاز کرده و در زمینه مهار اعتیاد، کاهش تقاضا و پیشگیری از اعتیاد فعالیت می کند. به گفته مدیرعامل این موسسه، برای طراحی سیستمی که یارانه نقدی گروه های شدیدا آسیب پذیر جامعه به بهترین شکل ممکن برای آنها هزینه شود، بهتر است دولت از سازمان های مردم نهاد، سازمان بهزیستی و به طور کلی سازمان های حمایت کننده اجتماعی که سابقه تعامل طولانی با گروه های شدیدا آسیب پذیر را دارند، مشورت بگیرد.

به علاوه وی معتقد است که حتی می توان بخشی از درآمد حاصل از اجرای هدفمندی یارانه ها را در اختیار سازمان های مردم نهاد خوشنام و دارای کارنامه موفق قرار داد تا برنامه هایی تخصصی برای گروه های مختلف مبتلا به انواع آسیب های اجتماعی طراحی کنند و اضافه می کند: «اگر دولت به جای پرداخت مستقیم یارانه نقدی این مبالغ را در اختیار نهادهای حمایت کننده اجتماعی و سازمان های مردم نهاد قرار دهد، این مراکز می توانند به جای پول نقد، خدمات زیربنایی موردنیاز خانواده های نیازمند را به آنها ارائه کنند.»

مدیرعامل موسسه خیریه تولد دوباره، بر این اعتقاد است که در مورد خانواده هایی که به شدت آسیب پذیر هستند و نمی توانند از حقوق خود دفاع کنند، لازم است هوشمندی ویژه ای در طراحی برنامه پرداخت یارانه نقدی به کار رود. برای مثال وقتی در بسیاری از این خانواده ها به ویژه خانواده های دارای سرپرست معتاد این امکان وجود دارد که سرپرست خانوار پول یارانه را به درستی برای خانواده هزینه نکند، سازمان های حمایتی باید در این زمینه تدابیر خاصی طراحی کنند. او می گوید طراحی برنامه کارآمد برای این خانوارها، مستلزم اعتماد دولت به سازمان های مردم نهاد و نهادهای مدنی است و دست کم خوب است دولت اعلام کند که آمادگی دارد طرح های مشورتی سازمان های مردم نهاد برای ارتقای کارایی سیستم یارانه نقدی را بررسی کند.

پیشنهادی جدید
فاطمه قاسم زاده، مسئول کمیته هماهنگی «شبکه یاری کودکان کار و خیابان» می گوید: اگر دولت به دنبال کاهش اختلاف طبقاتی و بهبود پایدار شرایط معیشتی فقراست، باید به همه اقشار کم درآمد خدمات اجتماعی پایه ای مانند آموزش و بهداشت و درمان را به طور رایگان ارائه کند. او با پرداخت یارانه نقدی مخالف بوده و معتقد است این یارانه ها علاوه بر تشدید تورم در جامعه، وضعیت معیشتی دهک های پایین درآمدی را هم بهتر نمی کند. او همچنین بر این اعتقاد است که سرپرستان بسیاری از خانوارهایی که گرفتار آسیب های اجتماعی شدید هستند، پول دریافتی بابت یارانه نقدی را به خانه نمی برند و بیشتر این پول ها صرف مصرف مواد مخدر والدین می شود: «دولت با افزایش اشتغال در جامعه و همچنین افزایش سرانه بودجه دولتی در حوزه های بهداشت و آموزش، می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی خانوارهای پایین ترین دهک درآمدی شود.»

به گفته او، اگر دولت بخش اندکی از بودجه هدفمندی یارانه ها را به برنامه هایی اختصاص دهد که والدین خانواده های کم بضاعت به فرستادن فرزندان خود به مدرسه تشویق شوند، مثلا در مدارس مناطق فقیرنشین و حاشیه شهرهای بزرگ روزی یک وعده غذای گرم به آنها داده شود، حتما تاثیر پایداری در ارتقای آموزش کودکان این خانواده ها داشته و می توان به فردایی بهتر برای این کودکان امید داشت.

درباره نحوه هزینه کرد یارانه نقدی آموزش ندادند
سید هادی معتمدی، مدیرکل اسبق آسیب های اجتماعی در سازمان بهزیستی هم می گوید که در مورد خانوارهای فقیرترین دهک درآمدی، واریز پول نقد به حساب سرپرستان خانوار، به تنهایی نمی تواند موجب بهبود وضع اقتصادی آنها شود: «اگر به مردم در مورد نحوه هزینه کرد صحیح پول هایی که به حساب آنها واریز می شود آموزش ندهیم، از این پول ها به درستی بهره برداری نمی شود و لذا در خروج این گروه از تله فقر توفیقی نخواهیم داشت.»

به گفته او، در شرایط فعلی که به ازای همه فرزندان از همان بدو تولد یارانه نقدی پرداخت می شود، حتی خانواده بسیار فقیری که هم اکنون ۸ یا ۹ فرزند دارد، ممکن است به فرزندآوری بیشتر تشویق شود. معتمدی پیشنهاد می کند که برای ممانعت از معضلاتی از این دست، به جای پرداخت پول نقد به دهک های پایین درآمدی، خدماتی به آنها ارائه شود که منجر به خروج تدریجی آنها از فقر شود: «دولت می تواند دست کم بخشی از بودجه یارانه نقدی را به دانشکده های کارآفرینی اختصاص دهد تا زیرساخت های توسعه اشتغال در کشور تحکیم شود.» وی اضافه می کند: «اگر دولت به بخش خصوصی و تعاونی ها اعتماد داشته باشد، می توان کارآفرینی را توسعه داد و با این شیوه به جای پرداخت پول نقد که فقط در کوتاه مدت می تواند درآمد خانواده های بی بضاعت را اندکی افزایش دهد، به صورت اصولی و پایه ای این خانواده ها به تدریج از فقر خارج می شوند.»

این استاد دانشگاه بر این اعتقاد است که بهتر است بودجه یارانه نقدی به گونه ای مورد استفاده قرار گیرد که حداقل نسل های بعدی این خانواده ها از فقر رهایی یابند: «این یارانه نقدی مانند آمپول های مسکنی است که درد را کاهش می دهد اما بیماری را درمان نمی کند. اگر دولت بتواند با رضایت مردم بخشی از این پول ها برای کارآفرینی هزینه کند، هم وضعیت اقتصادی مملکت به مرور زمان بهبود پیدا می کند و رونق می گیرد و هم در خانواده ها تولید ثروت می شود.»

تلفیق یارانه نقدی و توسعه شبکه خدمات اجتماعی
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز معتقد است که در هزینه سازی درآمد حاصله از اجرای طرح هدفمندی، بودجه ای که برای یارانه نقدی خانوارهای زیر خط فقر مطلق اختصاص می یابد، باید تلفیقی از پرداخت یارانه نقدی و ارائه خدمات اجتماعی رایگان را شامل شود: «بخشی از یارانه باید به صورت نقدی در اختیار خانوارها قرار داده شود اما در کنار آن، آنها باید آموزش ببینند که چگونه از این پول بهره برداری درستی داشته باشند و بخشی از یارانه هم باید در قالب خدمات رفاهی و اجتماعی ارائه شود تا این افراد از آموزش و بهداشت مناسبی برخوردار شوند».

وی اضافه می کند: «بیش از یک سال و نیم است که طرح هدفمندی یارانه ها اجرا شده و مردم ماهانه مبالغی را از دولت دریافت می کنند. اما از آنجا که این طرح به درستی برنامه ریزی و مدیریت نشده، تغییر خاصی در وضعیت مالی خانوارهای پایین ترین دهک پایین جامعه ایجاد نشده است. باید از مدیران سازمان های حمایتی مانند کمیته امداد و بهزیستی سوال کنیم که بعد از هدفمندی یارانه ها چه تعداد از افراد تحت پوشش آنها کاهش یافته است؟ چه تعداد از آنها توانمند شده اند و دیگر نیازی به کمک این سازمان ها نداشته اند؟ اگر طرح هدفمندی یارانه ها به درستی اجرا شده باید از تعداد افراد نیازمند کاسته شده باشد.»
منبع:همشهری اقتصاد

استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع است
کلمات کلیدی این خبر:

ارسال نظر


آخرین موضوعات