دوران کودکی یکی از مهمترین مراحل رشد و تکامل انسان است که می تواند با آسیب پذیری زیادی همراه باشد و به همین دلیل ، همواره هدف مداخلات پیشگیرانه ی بهداشتی و درمانی بوده است . رشد و تکامل جسمی و روانی انسان از دوران کودکی شروع می شود و بسیاری از جنبه های رشدی و تکاملی در این دوره به دست می آید . هر گونه آسیب در این دوران می تواند پیامدهای طولانی مدتی را در طول زندگی ایجاد کند.
در دهه های اخیر، مشکلات و چالش های بهداشتی کودکان دستخوش تغییراتی شده است؛ در حال حاضر بسیاری از بیماری ها با استفاده از واکسیناسیون و رعایت توصیه های بهداشتی کنترل می شود ، اما هنوز مشکلات حل نشده ی زیادی در زمینه ی بهداشت روان کودکان وجود دارد که نیازمند پیگیری و اقدامات پیشگیرانه ی جدی است. کودک آزاری از جمله مشکلاتی است که آسیبهای جبران ناپذیری را بر سلامت جسمی و روانی کودکان تحمیل می کند.
تخمین های موجود حاکی از آن است که هر ساله حدود چهل میلیون کودک مورد آزارهای مختلف جسمی ، جنسی ، هیجانی ، و اجتماعی قرار می گیرند و مطالعات نشان می دهد که سوء رفتار با کودک در همه کشور ها و در همه سطوح اجتماعی – اقتصادی دیده می شود .تنها شدت ، ماهیت و عوارض سوء رفتار و نوع سیستم های حمایتی کودک است که براساس سطح اقتصادی – اجتماعی تفاوت دارد.اکنون نهاد های مختلف بهداشتی ، درمانی و حمایتی ، تلاش های زیادی برای کاهش موارد سوء رفتار با کودک انجام می دهند و برنامه های مختلفی را در دست اجرا دارند.
پیشینه کودک آزاری
کودک آزاری در ایران مبحثی نسبتا جدید وتازه است اما در کشور های اروپایی و آمریکایی قدمت یشتری دارد.با توجه به آمارهای منتشر شده ، میزان اعمال مخرب و جنایی علیه اطفال و نوجوانان در دنیا در حال افزایش است. میلیون ها کودک در جهان براثر جنگ بی خانمانند.یا در شرایط دشوار کار می کنند واز مدرسه رفتن محرومند و یا مورد سوء استفاده های گوناگون از جمله فحشا و مواد مخدر قرار می گیرند.
در کشور ما نیز الارغم حمایت هایی که از کودکان می شود باز هم کودکانی زیادی مورد آزار قرار می گیرند که این آزارها بیشتر از جانب خانواده کودکان است به همین خاطر گزارش نمی شوند و آمار مشخصی وجود ندارد .
تعریف کودک آزاری
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی کودکآزاری عبارت است از:
آسیب یا تهدید سلامت جسم و روان و یا سعادت و رفاه و بهزیستی کودک به دست والدین یا افرادی که نسبت به او مسئول هستند (آقابیگلولی 1380).
اما در اصطلاح متخصصین امر هرگونه آسیب جسمی یا روانی و سوء استفاده جنسی یا بهرهکشی و عدم رسیدگی به نیازهای اساسی افراد زیر 18 سال توسط افراد دیگر، کودکآزاری تلقی میشود. اگرچه در این تعریف تلاش شده تا همه وجوه و ابعاد آزار کودکان توضیح داده شود، اما در هر حال بسیاری از مفاهیم مندرج در آن ممکن است در بین صاحبنظران اختلاف برانگیز باشد.
در واقع، تعاریف متعددی از آزار و خشونت با توجه به اهداف و کاربردهای متنوع آن، ارائه شده است. چنانچه انجمن روانپزشکی امریکا در چهارمین دفترچه راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی (1994)، در فصلی تحت عنوان «سایر شرایطی که ممکن است مورد توجه بالینی قرار گیرد» کودکآزاری را مشتمل بر آزار جسمی و جنسی، بیتوجهی به کودک و آزار عاطفی میداند (مدنی 1383: 20). در هر حال کودکآزاری طیف وسیعی از رفتارهای آسیبرسان از قبیل عدم برآوردن نیازهای اولیه کودک، غفلت از مراقبتهای بهداشتی، فقدان رشد کافی، تنبیه و بد رفتاری فیزیکی، سوء استفاده جنسی و سوء رفتار هیجانی و آزار روانی را شامل میشود.
انواع کودک آزاری
الف) کودک آزاری جسمی
ب) کودک آزاری جنسی
ج) کودک آزاری عاطفی
د) کودکآزاری ناشی از غفلت و مسامحه
الف) کودک آزاری جسمی
کودکآزاری جسمی عبارت است از حمله فیزیکی به کودک به طوری که موجب درد، بریدگی، کبودی، شکستگی استخوان، و سایر جراحات و حتی مرگ کودک گردد.
اشکال مختلف کودکآزاری جسمی شامل: شلاق زدن، بستن کودک، کوبیدن به دیوار، سوزاندن با آب جوش یا مایعات داغ و تکان دادن شدید میباشد.
اما در تعریف کودکآزاری جسمی نیز همانند تعریف خود کودکآزاری نظر واحدی وجود ندارد.
ب) کودک آزاری جنسی
آزار جنسی، درگیر نمودن کودک در فعالیتهایی است که منجر به ارضای جنسی افراد بزرگسال میشود.
مرکز ملّی کودکآزاری، سوء استفاده جنسی را تماسها یا تعاملات بین کودک و فرد بالغی میداند که کودک را به منظور تحریک جنسی مورد استفاده قرار داده است.
ج) کودک آزاری عاطفی
کودکآزاری عاطفی عبارت است از هرگونه رفتار نامناسبی که بر عملکرد رفتاری، شناختی، عاطفی و جسمی کودک تأثیر منفی داشته باشد.
آزارهای کلامی و غیرکلامی، سرزنش یا تحقیر، ناسزا گفتن، مسخره کردن، دست انداختن، مقررات و کنترل شدید و نامعقول، ترساندن مکرر کودک از تنبیه سخت بدنی، انتظارات و برخوردهای نامناسب با سن کودک ، به خدمت گرفتن کودک در جهت ارضای نیازهای عاطفی خود و پاسخهای رفتاری غیرقابل پیشبینی والدین که باعث بیثباتی و دگرگونی شناختی کودک میشود، همه از مواردی است که میتوان به عنوان نمونه ذکر کرد.
د) کودکآزاری ناشی از غفلت و مسامحه
غفلت یکی از شایعترین انواع آزار کودکان است که اغلب در خانوادههای کمدرآمد مشاهده میشود:
غفلت یا مسامحه عبارت است از عدم فراهم آوردن احتیاجات غذایی، پوششی، مسکن، بهداشت و مراقبت طبّی و تحصیلی و سرپرستی طفل توسط والدین یا سرپرست طفل (جلیلی 1374).
به طور کلی، ناتوانی یا غافل ماندن والدین از توجه و رسیدگی به نیازهای هیجانی و عاطفی کودک مسامحه عاطفی نامیده میشود.
علل کودک آزاری
کودکآزاری یک مسأله فرهنگی ـ اجتماعی ـ پزشکی است که معمولاً چندین عامل به طور مشترک در بروز آن نقش دارد.
عوامل مربوط به کودکآزاری را میتوان به سه گروه عمده تقسیم کرد:
الف) علل روانی مربوط به کودک؛
ب) علل خانوادگی؛
ج) علل فرهنگی (آقا بیگلولی 1380: 33).
الف) علل روانی مربوط به کودک
اگرچه ممکن است چند کودک در یک خانواده مورد اذیت و آزار واقع شوند ولی گاهی یک کودک بیش از سایرین آزار میبیند. خانوادههای بسیاری وجود دارند که در آنها تنها یک کودک مورد سوء رفتار دیگران قرار گرفته و فرزندان دیگر کمابیش حمایت و محافظت شدهاند. از اینرو به نظر میرسد احتمالاً برخی ویژگیهای خاص روانی در کودکان آزاردیده احتمال اعمال آزار نسبت به آنان را افزایش میدهد.
مطالعات نشان میدهد که به طور کلی سه گروه کودکان بیش از سایرین در معرض کودکآزاری قرار میگیرند:
-1 کودکان غیر طبیعی
-2 کودکان دشوار
-3کودکان طردشده (مدنی 1383: 87).
-1 کودکان غیر طبیعی
کودکانی که به دلیل مشکلات آشکار جسمی و روانی از بدو تولد به مراقبتهای ویژه از سوی دیگران نیاز دارند. این کودکان به دلیل نارساییهای گوناگون، نسبت به کودکان معمولی بیشتر در معرض آزار قرار میگیرند. این نارساییها شامل نارس بودن، وزن پایین هنگام تولد، ناهنجاریهای مادرزادی، نقایص هیجانی و عاطفی، اختلال در تکلّم، تأخیر در رشد و تکامل، نقایص بینایی و شنوایی، عقبماندگی ذهنی، فلج مغزی و بیماریهای مزمن و … میشود.
-2 کودکان دشوار
کودکان دشوار، گروهی از کودکان هستند که از نظر جسمی سالمند اما در بعضی شرایط دشواریهای خاصی دارند یا والدینشان آنان را غیر طبیعی میدانند. بدخلقی، بیش فعالی، بیاختیاری ادرار یا مدفوع، عادات غذایی نامناسب، ابتلا به بیماریهای مکرر، تحریکپذیری، سازشناپذیری و در بعضی از موارد ظاهر فیزیکی بد (لاغری، یا بدقیافه بودن و …) از ویژگیهای این کودکان است که در چنین مواردی احتمال کودکآزاری افزایش مییابد.
حتی تصور والدین در مورد کودکان بیشفعال این است که برای کنترل رفتارهای غیرعادی آنان نیاز است که به صورتی تأدیب شوند. بنابراین، مجازات نمودن طفل برای تعلیم و پرورش او و آموزش رعایت احترام به بزرگترها الزامی است (جلیلی 1374).
-3کودکان طردشده
کودکانی که حاصل حاملگیهای ناخواسته، نامشروع یا پیشبینی نشده والدین هستند و همچنین فرزند خواندهها در زمره کودکان طردشده قرار دارند. گاهی اوقات کودکان با انتظارات و آرزوهای والدین هماهنگ نیستند. مثلاً والدینی که آرزوی تولد پسری را داشتند با نوزاد دختری روبرو میشوند. در این هنگام، آنان رؤیاهای خود را بر باد رفته میبینند و لذا ارتباط مناسبی بین آنها شکل نمیگیرد و همین امر موجبات کودکآزاری را فراهم میآورد.
ب) علل خانوادگی؛
خانواده دارای نقش اساسی در بروز کودکآزاری است. اکثر آزارها در خانواده از سوی والدین اعمال میشود. بنابراین، بررسی عوامل خانوادگی در سببشناسی آزار اهمیت ویژهای دارد. مهمترین این عوامل عبارتند از:
1ـ فقدان مهارتهای کافی به عنوان والدین؛
2ـ شغل والدین؛
3ـ تحصیلات والدین؛
4ـ سابقه محکومیت یا سوء پیشینه در خانواده؛
5ـ تکوالدی بودن خانواده؛
6ـ وجود تعارض و ارتباطات مختل در خانواده؛
7ـ سابقه اعتیاد در خانواده؛
8ـ سابقه بیماری جسمی یا روانی در خانواده؛
9ـ سابقه طلاق و جدایی در خانواده؛
10ـ انزوای اجتماعی خانواده؛
11ـ جمعیت خانواده.
ج) علل فرهنگی
محیط مساعد یکی از عوامل مهم برای وقوع پدیده کودکآزاری است. عوامل فردی و خانوادگی کودکآزاری، تنها زمانی فعّال میشود که شرایط محیطی لازم فراهم شود. والدینی که با کودک خود بدرفتاری میکنند مربوط به طبقه، نژاد یا مکان خاص جغرافیایی نیستند و هر یک از آنان وابسته به مذهب، تحصیلات، شغل و وضعیت اجتماعی خاصی هستند. بنابراین، کودکآزاری در تمامی گروههای اجتماعی قابل رؤیت است، اما بیشتر از نظر اجتماعی ـ اقتصادی در طبقات متوسط و پایین جامعه دیده میشود.
علائم ونشانه ها:
یک سری علائمی در کودکان و والدین آنها دیده می شود که می تواند بقیه را متوجه کودک آزاری بگرداند.
الف: نشانه های کودک آزاری عاطفی
-کودک بازی نمی کند.
-اعتماد به نفس بسیار پائین دارد
-بندرت می خندد.
-مهارت های اجتماعی کمی دارد.
-از ارتباط با دیگران خودداری می کند و نگاهش را می دزدد.
-دائما سعی در جلب حمایت دیگران دارد.
-با اکراه غذا می خورد.
-پس رفت به دوران اولیۀ کودکی مثل مکیدن انگشت.
-اشکال در خوابیدن.
-توصیف خود با واژه های منفی و تحقیرآمیز.
-والدین از کودک انتظارات غیر واقعی دارند.
-والدین انتظار دارند که کودک نیازهای هیجانی و روحی آنان را برآورده سازد.
-عدم علاقمندی والدین به کودک.
-والدین به نیازهای خود توجه بیشتر دارند تا نیازهای کودک.
-والدین کودک را دائماً سرزنش می کنند.
ب: نشانه های کودک آزاری جسمی
-احتیاط فراوان در تماس فیزیکی با بالغین.
-کنار کشیدن و یا حالت دفاعی گرفتن ناشی از ترس در پاسخ به حرکت ناگهانی بزرگسالان.
-حالت گوشه گیری یا پرخاشگری شدید.
-ترس شدید از والدین.
-هنگام صدا کردن بسیار سریع خود را می رسانند.
-اعلام می کنند که از سوی والدین کتک می خورند.
-برای علت ایجاد آسیب های بدنی خود دلایل نامتناسب، مختلف و ناباورانه می آورند.
-گاهی می گویند مکان مناسبی برای خواب نداشته اند یا به اندازۀ کافی غذا نخورده اند.
-خانۀ این کودکان وضعیت به هم ریخته دارد.
-خانوادۀ این کودکان رفت و آمد محدود و کمی دارند و معمولاً اجتماع گریزند.
-والدین نمی گذارند کودکان با دوستانشان رفت و آمد کنند.
-والدین نمی گذارند کودک در فعالیت های اجتماعی مدرسه شرکت کند.
-والدین در صحبت کردن از کلمات تحقیرآمیز و توهین آمیز استفاده می کنند
ج: نشانه های کودک آزاری جنسی
– بارداری در کودکان دختر که به سن بلوغ رسیده اند.
– علائم و نشانه های بیماری های مقاربتی.
– ادرار خونی.
– کبودی و تورم در ناحیۀ تناسلی.
– وجود خون و چرک در ناحیۀ تناسلی.
– تغییر رنگ در لباس های زیر.
– خونریزی از ناحیۀ مقعد.
– خاراندن مکرر ناحیۀ تناسلی.
– اشکال در نشستن روی صندلی.
– از دست دادن ناگهانی اشتها.
– دیدن کابوس های شبانه.
– فقدان ناگهانی علاقه به زندگی.
– اعلام اینکه فلان کس مرا لمس می کند.
– اعلام داشتن یک بازی پنهانی با افراد بزرگسال.
د: نشانه های غفلت
بهداشت بد ، یعنی کودک همیشه کثیف است
دنبال خوراک گشتن یا دزدیدن غذا
اشتیاق زیاد به محبت بزرگسالان
وزن کم برای سنش
مشکلات جسمی درمان نشده، مثلا زخمها،کهیر پوشک یا سوختگی ادرار درمان نشده
رنگ پریده گی و بافت موی بد
ترس از این که رها شود
عدم تامین نیازهای اساسی و پزشکی و تمیزی خانه
گذاشتن کودک بدون سرپرست مناسب
رفتار به کودک به گونه ای متفاوت ازخواهرو برادرهایش
درمان
بعضی از متخصصین مهمترین اقدام را درمان والدین می دانند، اما درمان کودک نیز ضروری است. درمان به صورت گروهی است و متخصصین روانپزشکی اطفال، متخصص پزشکی قانونی، پزشک متخصص اطفال، مددکار اجتماعی و روان شناس در گروه درمان شرکت دارند.
اصول درمان شامل حمایت از کودک، مراقبت و روان درمانی گروهی و خانواده درمانی می باشد. خصوصاً در موارد کودک آزاری روحی، نیاز به بررسی وارزیابی روانشناختی کودک می باشد. همچنین درمان اختصاصی برای اختلالات روحی و رفع ترس و اضطراب و برگرداندن اعتماد به نفس به کودک، بهبود اختلالات خواب و تغذیه ای، درمان خیس کردن رختخواب، بهبود توجه و صحبت کردن کودک ضرورت دارد. برای درمان والدین سه نکته را باید در نظر داشت:
الف: حذف یا تعدیل عوامل استرس زای محیطی و اجتماعی.
ب: روان درمانی.
ج: آموزش تکنیک های رفتاری به والدین.
راهکارهای اساسی در پیشگیری از خشونت علیه کودکان:
– ثبت دقیق تمامی موارد تولد نوزادان در اسرع وقت: بطوریکه مانع نوزاد کشی، فروش کودک و ربوده شدن، گردد.
-بازنگری و اصلاح قوانین موجود در بارۀ حقوق کودکان و تصویب قوانین بازدارنده از تنبیه بدنی و سوء استفاده از کودکان.
– اقدام جهت رشد آگاهی جامعه و والدین در خصوص حقوق کودک.
-ممنوعیت استفاده از خشونت برای اهداف آموزشی در خانواده و مدارس.
-اقدام مناسب و مؤثر جهت زدودن روش های سنتی ای که به بهداشت و سلامت جسمی و روانی کودک آسیب می رساند.
-منع قانونی اعمال خشونت در سازمان ها و نهادها مثل زندان ها، مدارس، مهدهای کودک و سایر مؤسسات.
-اقدام به پیشگیری از بروز خشونت در تمامی خدمات و امور مربوط به کودکان و خانواده های آنان.
-مطرود شمردن کلیۀ اشکال خشونت در میان افراد توسط رهبران فکری و مسئولین جامعه به طور مستمر
– رفع هرگونه نابرابری و تبعیض در مورد کودکان.
– ارتقاء سطح خدمات بهداشتی.
– ارتقاء سطح آموزشی و امکانات تفریحی کودکان.
– اجرای برنامۀ آگاه سازی و ارائۀ اطلاعات به والدین.
– اصلاح نظام دادگستری ویژۀ نوجوانان منطبق با مقررات پیمان نامۀ حقوق کودک.
– عدم پخش برنامه ها و تصاویر خشونت آمیز از طریق رسانه ها.
– داشتن تعریف یکسان از کودک و کودک آزاری در قوانین.
– دسترسی کودکان به مراکز مشاوره از طریق تلفن، مراجعۀ حضوری و مکاتبه ای.
– تعیین معیارهای جدا کردن اجباری کودک از خانواده در مواقع بحرانی.
– اجرای برنامه های پیشگیرانه با هدف تشویق کودکان به محافظت از خود در برابر خشونت.
– برقراری یک سیستم گزارش¬ دهی دائمی در سطح کشور برای موارد سوء استفاده و آزار کودکان.
– تلاش در جهت کاهش فقر، اعتیاد و بیکاری
سخن آخر
بقای جامعه با اطفال است و برای اینکه جامعه به رشد و تعالی برسد باید طفل ، تربیت وبرای زندگی عادی واجتماعی آماده شود. شخصیت کودک درخانواده تکوین می یابد و هر خانواده زیر بنای ساختمان فکری نونهالان را تشکیل می دهد.
کودکان، آسیبپذیرتراز سایرافراد جامعه هستند. این آسیبپذیری به علل مختلف ازجمله کوچکی، معایب مادرزادی، بیماری ها , و غیره است وقتی کودکی مورد آزار قرارمیگیرد ازنظر روحی وجسمی با مشکلاتی روبه رو میشود که درآینده گریبانگیر خود وجامعهاش خواهد بود و درنتیجه مردان وزنان شایستهای که باید برای فردای بهتر جهت امور مملکت تربیت شوند ، بهوجود نمی آیند، فقدان چنین افرادی ، خانواده ودرنتیجه جامعه را به خطر میاندازد.
پایان
نعمت زالی- دانشجوی سال آخر کارشناسی روانشناسی
دانشگاه محقق اردبیلی