شیشه یک محرک بسیار قوی است، مصرف شیشه در سلامت و کارکردهای مغزی و روانشناختی افراد تاثیر منفی دارد بنابراین درمانهای دارویی و روانشناختی در اولویت هستند، هر چند برای درمان کسانی که به شیشه اعتیاد دارند براساس مدت و نوع و روش مصرف ممکن است که فرد نیاز به درمان دارویی به شکل بستری شدن یا سرپایی داشته باشد و لازم است بعد از درمان اختلالات روانپزشکی بیمار تحت روان درمانی و آموزش خانواده قرار بگیرد.
شوک:اکبر رشیدی، روانشناس وکارشناس آسیبهای اجتماعی/ 14 سال بیشتر نداشت سراسیمه و آشفته به یکی از کلانتریها پا گذاشت و از پدر خود شکایت کرد که رئیس کلانتری موضوع را برای بررسی بیشتر به واحد مشاوره و مددکاری اجتماعی ارجاع داد. نوجوان که بغض داشت، گفت: در کلاس سوم راهنمایی درس میخوانم، زمانی که سه ساله بودم به خاطر اعتیاد پدرم و دعواهای خانوادگی، مادرم اقدام به خودسوزی کرد و از دنیا رفت بعد از چند سال پدرم باز ازدواج کرد ولی نه تنها حاضر نبود اعتیادش را ترک کند، بلکه در چندین سال مصرف، مشکلش پیچیدهتر و حادتر شد و سه سال پیش به شیشه وابستگی زیادی پیدا کرد، از آن به بعد در محیط خانه خیلی پرخاشگر و عصبانی بود و بارها با کوچکترین بهانه من و خواهرم را به باد ناسزا میگرفت و کتک میزد تا این که چند روز پیش به بهانه تربیت خواهر12 سالهام وی را به حدی کتک زد که بیهوش شد و با فریاد من همسایهها فوراً به خانه ما آمدند و خواهرم را به بیمارستان بردیم، خواهرم به کما فرو رفت و مرگ مغزی شد من اینجا آمدهام تا از دست پدرم شکایت کنم.
اگر نگاه آماری به جرایم و بخش حوادث روزنامههای کشور داشته باشیم بایستی به این واقعیت تلخ اعتراف کنیم که اعتیاد صنعتی و به ویژه مصرف شیشه یکی از مهمترین عوامل زمینهساز آسیبهایی مانند خشونت خانگی، کودک آزاری، طلاق، قتل و نزاعهای خیابانی بوده و پیامدهای آن سلامت و امنیت فردی، خانوادگی و اجتماعی را به مخاطره میاندازد. آیا تاکنون فکر کردهایم که شیشه چه تاثیری بر تعادل روانی و شخصیتی دارد که هر روز افراد بیگناهی قربانی این آسیب میشوند؟ اساساً فرایند وابستگی و اعتیاد به این ماده محرک و توهمزا چگونه اتفاق میافتد و راهکارهای درمانی و پیشگیرانه کدامند؟
نخستین نکته قابل تأمل این است که شیادان این ماده را در ایران با عنوان مادهای بدون اعتیاد و وابستگی تبلیغ میکنند ولی این واقعیت نیست و این ماده بسیار اعتیادآور بوده و نسبت به همه مواد مخدر بیشتر سیستم عصبی را تحریک و مختل کرده و سرانجام سلامت جسمانی و روانشناختی را به مخاطره میاندازد. وقتی شخصی برای نخستین بار شیشه مصرف میکند این موضوع باعث آزادشدن ناگهانی دوپامین از مغز میشود، افزایش ناگهانی این ماده در بهبودی خلق و خو و میزان فعالیت شخص تاثیر مثبت و چشمگیری دارد پس گروهی که در اوایل مصرف شیشه قرار دارند بسیار شاداب و انرژی زیادی داشته و از اعتماد به نفس خوبی برخوردارند. این حالت ایجاد شده فرد را در وضعیتی قرار میدهد که تمایل به درمان و قطع مصرف ندارد. گفتنی است پس از 12 ساعت مغز از دوپامین تخلیه و اگر شخص دوباره از دارو استفاده نکند خستگی وکوفتگی شدیدی که همراه با بیقراری، افسردگی و پرخاشگری است را تجربه میکند پس با تداوم مصرف، پدیده تحمل یا تولرانس در فرد ایجاد میشود و به این معنا است که برای رسیدن به اثرات قبلی بایستی مقادیر بیشتری از این ماده را مصرف کنند که در این مرحله فرد به مرحله اعتیاد و وابستگی فیزیکی و روانشناختی کشیده میشود البته شیشه مادهای است که وابستگی روانی آن بیشتر از وابستگی جسمانی است. نکته قابل تأمل این است که بعضی از افراد با نخستین تجربه مصرف شیشه ممکن است تعادل رفتاری و روانی آنها از 12 تا 48 ساعت دچار اختلال شود که فرد در این مدت دست به کارهایی بزند که هرگز در حالت طبیعی آنها را انجام نداده است و چه بسا که در بعضی از افراد باعث توهم، هذیان و جنون آنی شده و باعث ایجاد رفتارهای مجرمانه در آنان میشود.
همان طور که گفته شد در فاز اولیه شیشه یک محرک بسیار قوی است که اثرات آن شامل رفع خستگی، احساس شادابی و سرخوشی و… است که در مراحل بعدی مصرف و پس از ایجاد وابستگی تبدیل به یک توهم زای بسیار شدید میشود تا جایی که فرد احساس میکند بدون مصرف شیشه قادر به انجام هیچ فعالیتی نیست، در این مرحله است که فشارهای روانی بسیار شدیدی به شخص وارد میشود از این پس دیگر سپری کردن هر ثانیهای از زندگی بدون مصرف شیشه برای وی کابوس وحشتناکی خواهد بود تا این که بدون مصرف شیشه احساس میکند توانایی انجام هیچ کاری را ندارد پس ناچاراست مصرف را ادامه دهد و از طرفی هر چه زمان میگذرد تحمل او در برابر مواد بیشتر میشود و مواد بیشتری را مصرف میکند که در این زمان اثرات ثانویه و بد کارکردیهای روانشناختی در رفتارها و کنشهای فرد نمود پیدا میکند، توهم و هذیان در سیستم شناختی فرد ایجاد شده و فوقالعاده بدبین میشود و نسبت به اطرافیان حساس و بدبین بوده و از کاه کوه میسازد، به راحتی از کوره در میرود و در همه مدت احساس میکند که از سوی منبعی ناشناس کنترل میشود و به موجودی کاملاً دو قطبی تبدیل می شود همچنین به مرور زمان دچار شخصیت تکانشی شده و لحظهای مهربان و منطقی بوده و آنی دیگر خشونت به معنای واقعی در وی موج میزند، در اغلب مسائل و حوزهها خود را صاحبنظر میداند و به اظهارنظر میپردازد، ممکن است صبح در مورد مسألهای نظری کاملاً مثبت داشته و آن را در حد یقین پذیرفته باشد ولی بعدازظهر همان روز با شدت هر چه بیشتر آن را رد کند و نظری متناقض ارائه دهد. خلاصه تعادل روانی و رفتاری و گفتاری وی از مرز سلامتی فاصله میگیرد و به قول روانشناسان دچار دوگانگی احساس میشود پس در این شرایط است که میتوان پیشبینی کرد احتمال بروز رفتارهای مجرمانه و آسیبرسانی به خود و دیگران تا حد زیاد و معنیداری افزایش پیدا خواهد کرد.
درمان شیشه
با توجه به این که مصرف شیشه در سلامت و کارکردهای مغزی و روانشناختی افراد تاثیر منفی دارد بنابراین درمانهای دارویی و روانشناختی در اولویت هستند، هر چند برای درمان کسانی که به شیشه اعتیاد دارند براساس مدت و نوع و روش مصرف ممکن است که فرد نیاز به درمان دارویی به شکل بستری شدن یا سرپایی داشته باشد و لازم است بعد از درمان اختلالات روانپزشکی بیمار تحت روان درمانی و آموزش خانواده قرار بگیرد ولی تجارب بالینی بیانگر این است که درمان شیشه بسیار سخت و دشوار بوده و برای درمان کسی که به ماده محرک شیشه اعتیاد پیدا میکند داروی خاصی در دنیا وجود ندارد و داروهایی که تجویز میشود تنها به کاهش علایم ناراحتکننده بیمار کمک میکند لذا پیشگیری بهترین رویکرد درمانی درخصوص شیشه تلقی میشود.
پیشگیری
تحقیقات نشان داده است نمیتوان یک روش واحد را به عنوان بهترین روش برای همه افراد و گروهها انتخاب کرد. بهرهگیری از استراتژیهای مختلف برای تاثیر بر شیوع اعتیاد ضروری است زیرا عوامل متفاوتی-زیستی، روانشناختی و جامعه شناختی – در ایجاد اعتیاد موثر هستند.
آگاهسازی افراد در مورد خطرات و مضرات مواد و اطلاعرسانی دقیق، آموزش مهارتهای زندگی به دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی با تاکید بر مهارتهای قاطعیتورزی و نه گفتن، مهارت، حل مسأله و…، ایجاد بستر و شرایط مناسب جهت تقویت فعالیتهای جایگزین به جای مواد برای ارضای نیازهای روانی – اجتماعی نوجوانان و جوانان، ترویج فرهنگ عمومی برای دریافت خدمات مشاورهای و مداخله حین بحران در بحرانهای مختلف در طول زندگی، تقویت و پرورش منویات، رفتارها و روحیات مذهبی، تقویت قوانین و مقررات مبارزه با مواد و افزایش حساسیت خانوادهها درخصوص مصرف هرگونه مواد مخدر و دودزا را میتوان استراتژیهای پیشگیری از اعتیاد دانست که در جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
خلاصه بهترین راه مبارزه با اعتیاد، پیشگیری است و بهترین راه پیشگیری،آگاه کردن نسل جوان از خطرهای گرایش به مواد مخدر است.