از همان ابتدای شروع بهکار پلیس امنیت اخلاقی یا همان گشت ارشاد، سر و صدای زیادی در کشور به پا شد. مخالفان و موافقان این طرح هر کدام ادله ای برای خود داشته و دارند. اتفاقاً در آستانه شروع دولت جدید نیز بحثها بر سر ادامه یا توقف فعالیت گشت ارشاد همچنانادامه دارد. 21 تیرماه هم روز ملی حجاب و عفاف بود در نتیجه بی مناسبت نیست نیم نگاهی به این طرح داشته باشیم.
با نگاهی به وضعیت حجاب افراد جامعه مان در طول یکی دو دهه اخیر متوجه خواهیم شد که جامعه در مقوله حجاب به دلایل مختلفدچار تغییر و تحولات زیادی شده است و اگر بخواهیم بدحجابی به معنایی که گشت ارشاد با آن برخورد میکند را نوعی جرم بدانیم، در آنصورت به بسیاری از افرادباید برچسب مجرم بزنیم. مجرمان بالقوه ای که شاید در مقابل چشم پلیس گشت ارشاد با تغییر حجاب خود از دست مامورین قسر در رفته باشند یا پلیس گشت ارشاد به آنها دسترسی نداشته است.
از آنجایی که هدف اصلی گشت ارشاد مقابله و برخورد با بدحجابی بیان شده است عمدتاً مخاطبان اصلی این طرح، جوانان و به ویژه دختران جوان میباشند. جوانی که توسط مامورین گشت ارشاد بدحجاب تشخیص داده میشود به کلانتری برده شده و در آنجا از وی تعهدی مبنی بر عدم تکرار بدحجابی اش گرفته و چنانچه مجدداً وی بهخاطر بدحجابی دستگیر شود احتمالاً پرونده قضایی برای وی تشکیل میگردد. فرآیند کار گشت ارشاد به گونه ای است که فردی که از اول عمرش تا کنون پا به کلانتری نگذاشته حال باید به دلیل حجابش به کلانتری برود و در آنجا مورد مواخذه قرار گیرد و به این سادگی تعداد زیادی از افرادکه اکثراً هم دختران میباشند برچسب هنجارشکن و مجرم میخورند. فرآیندی که در برخی موارد نتیجه عکس داشته و مورد لجاجت جوانان قرار میگیرد. این روند پلیسی برای مقابله با بدحجابی جوانان درحالی صورت میگیرد که حجاب و عفاف اساساً مقوله فرهنگی- اجتماعی محسوب میشوند و برای مقابله با بدحجابی قطعاً نیاز به کار فرهنگی میباشد. طبق نظریه «برچسبزنی»هاوارد بکر وقتی فردی به هر دلیلی برچسب ناهنجار و مجرم خورد آنوقت پس از مدتی وی ویژگیهای یک فرد مجرم و ناهنجار را میپذیرد و کم کم خود او نیز به چنین باوری میرسد که هنجار شکن است. در نتیجه انجام رفتارهای ناهنجار و مجرمانه برای وی تبدیل به هنجار میشود و این قبایی است که ما بر تن جوانان کرده ایم. نکته کلیدی که شاید طراحان گشت ارشاد بدان توجه نداشته اند حال اینکه طبق این نظریه دلیل برچسب اهمیتی ندارد بلکه برچسب مجرم فی نفسه کافی است تا فرد معصوم را تبدیل به یک هنجار شکن کند.بر همین اساس ساز و کار گشت ارشاد موجود، عملاً تعداد افراد زیادی از جوانان را درگیر مسائل پلیسی کرده و با این کار ما به تعداد کثیری از افراد به سادگی برچسب ناهنجار و مجرم میزنیم.
به نظر میرسد بهتر است به حجاب با دید فرهنگی بنگریم و سعی در توسعه حجاب با رویکردهای فرهنگی اجتماعی داشته باشیم تا اثرات مستمری داشته باشد و منطقی به نظر نمیرسد بهدلیل ضعف در عملکرد فرهنگی اجتماعی خودمان در مقوله حجاب طی دو دهه اخیر، تصمیمات عجولانه، غیر کارشناسی و با اثرگذاری موضعی این چنینی گرفته شود که یک از عواقب آن مجرم کردن جوانان به دست خودمان باشد.
امیر مغنی باشی*
*مددکار اجتماعی
منبع:روزنامه قانون
تحلیلی این چنین پخته و بلیغ و علمی از مددکاری جوان مایه دلگرمی و امید است.حقیقت اینست که تفکرات اندیشمندانه در جوانان ما به سرعت در حال افزایش است و این بدین معنی خواهد بود که اعتماد به جوانان اندیشمند و سپردن مسئولیت به آنان در کنترل آسیبها و سایر مشکلات کشور از اوظایف اساسی در برنامه ریزیهای اجتماعی زعمای قوم است!؟
سلام.من یه دختره۳۳ سالم.قبلا چادری بودم و بعد مانتویی شدم ولی به یه سری مسائل اعتقاد داشتم.پارسال تو شهریور من یه مانتو بلند پوشیده بودم با یه شلوار مشکی که اون موقع من نمیدونستم الان میگن لگ.توولیعصر وایساده بودم حتی گشت ارشادم روبروم دیم ولی گفتم من که پوشیدم من نباید نترسم که.یه هو دیدم جلوی ۱۰۰۰تاآدم یه خانم اومدجلوگفت خانم مدارکتونوتحویل بدین و سوارشین.گفتم شما گفت سوارشومیفهمی بریم شمابدحجابی و باید بری ارشادشی.گفتم خانم بده جلومردم من نمازمیخونم معتقدم بریدواونایی که واقعاخرابتوبگیرین هرشب توبغل یکی اند و هرشب مستن؟گفت خیلی حرف میزنیا کاراونابه تومربوط نی توبایدبری ارشادشی.بردن وزرا عکس گرفتن مثل قاتلا بامن رفتارکردن و تعهدگرفتن.منم اومدم خونه تمام ناخن هامولاک زدم و دیگه تاالانم نمازنخوندم تازه قبح مشروبم برای خودم ریختم و مشروب هم میخورم. آقای مقنی باشی درست گفتن چون به من برچسب بدحجاب جلوجمع خورد به این باوررسیدم که هنجارشکنم و همه چیزبرای من دیگه هنجاره.درسته فردمعصوم تبذیل به یک کسی شدکه انجام هیچ کاری توش قبحی وجودنداره منی که تو دبیرستان سرصف بهم کادو دادن به خاطرحجابم.بای