کمتر کسی است که این بچهها را ندیده باشد، بچههایی که به محض حضور خودروهای بهزیستی یا شهرداری به جوجههای ترسانی میماندند که فریاد کشان از دست ماموران بهزیستی یا شهرداری فرار میکنند. اما عاقبت مامورها این جوجههای وحشتزده را میگیرند و به مراکز ویژه نگهداری کودکان خیابانی میبرند، ولی هنوز غروب نشده سر و کله والدین بچهها پیدا میشود و از نقص قانون استفاده میکنند و فرزندانشان را که اکنون
جگر گوشهشان شدهاند از شهرداری یا بهزیستی پس میگیرند، والدینی که تا دیروز کودکانشان را به اجبار به خیابانها فرستاده بودند تا با بازوهای نحیفشان نانآور خانه شوند، حالا دایه مهربانتر از مادر میشوند و آنها را بیآنکه فرصت کنند یک وعده غذای گرم بخورند یا حتی حمام کنند و سیاهی خیابان را از تن بشویند، برمیگردانند خانه و یکی دو روز بعد باز میفرستند سر کار تا سرگردان همان خیابانهایی شوند که در آنها تصادف میکردند، کتک میخوردند، فحش میشنیدند، مصرف موادمخدر و انواع بزه را یاد میگرفتند و حتی مورد سوءاستفاده قرار میگرفتند.
طرحی برای آموزش
«کودکان خیابان، مهارتهای حرفهای را میآموزند» به گزارش تسنیم این خبر کوتاه اواسط اردیبهشت سال جاری توسط مدیرکل آسیبهای اجتماعی اعلام شد، البته این خبر جزئی از آییننامهای است که در سال 1384 برای ساماندهی این کودکان برنامهریزی و تدوین شده است. ولیا… نصر در گفتوگو با ایسنا اعلام کرد که قرار است در مراکز حمایتی بهزیستی به کودکان و نوجوانان کار و خیابان، خدمات آموزشی مهارتهای زندگی، پیشگیری از اعتیاد، ایدز و هپاتیت ارائه شود و بهزیستی تفاهمنامهای را نیز با سازمان فنی و حرفهای امضا کرده است که براساس آن به این کودکان حرفههایی نیز آموزش داده میشود.
حتی 5 سالهها هم کار یاد میگیرند
اگر چه نصر جزئیات بیشتری از این طرح ارائه نمیدهد اما حمیدرضا خانپور مدیرکل سازمان فنی و حرفهای کشور درباره این تفاهم خبرهای تازهای دارد. او میگوید: ما معتقدیم اگر این کودکان به حال خود رها شوند در بزرگسالی امکان درگیر شدن آنها با آسیبهای اجتماعی بیشتر میشود، چون مشاغل آنها تولیدی نیست و هیچ تخصصی کسب نمیکنند در بزرگسالی به سمت بزهکاری کشیده میشوند. به گفته او در این طرح کودکان بالای ۵ سال با انواع مشاغل آشنا میشوند و بزرگترها به شکل تخصصی- مهارتی شغلی را یاد میگیرند. این مهارتها در حوزه صنعت، خدمات و کشاورزی است که البته خدمات، سهم بیشتری از آموزشها دارد.
فرصتی برای آینده
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران ایران نیز در گفتوگو با جامجم ضمن اشاره به این که طرحهای ضربتی برای توقف کار کودکان تا کنون به نتیجه دلخواه نرسیده است، میگوید: ناچاریم بپذیریم که آنها برای تامین بخشی از هزینههای خانوادههای خود مجبورند کار کنند، اما میشود شرایطی را مهیا کرد که آنها دستکم از حقوقی مانند تحصیل، داشتن فراغت و ارتباط باخانواده محروم نشوند و یکی از راهها برای رسیدن به این هدف، آموزش مهارتهای شغلی به آنهاست و باعث میشود آنها بتوانند در آینده در محیطهایی سالم، اشتغال رسمی داشته باشند.
خلاء قانونی و مقاومت بهزیستی
محمد نفریه، معاون امور اجتماعی نیز درباره جزئیات طرح حرفه آموزی به کودکان کار و خیابانی میگوید: 30 تا 70 درصد این کودکان اتباع بیگانه هستند که مشمول این طرح نمیشوند و با رایزنی هیئتی که با اداره امور اتباع بیگانه داشتهایم، در صورت نداشتن کارت باید به کشورشان برگردند، اما باقیمانده کودکان ایرانی هستند که حدود 15 درصدشان یا خانواده ندارند یا از خانوادههای به شدت فقیر هستند. نفریه توضیح میدهد که قرار نیست در این طرح فقط به کودکان حرفهای آموخته شود بلکه آنها از انواع خدمات روانشناسی و درمانی هم استفاده میکنند و به آنها غذای گرم هم داده میشود.
بهزیستی تاکنون بارها سعی کرده است این کودکان را جمعآوری کند، اما خلأ قانونی باعث میشود والدین آنها را به سرعت از مراکز نگهداری بهزیستی تحویل بگیرند و بار دیگر برای کار به کارگاهها و خیابانهایی بفرستند که از دیدگاه مددکاران محیطهای پرخطر و آسیبزایی محسوب میشود. در حالی که اگر طرح حرفهآموزی به طور کامل اجرایی شود، آن وقت این بچهها میتوانند برای کار به محیطهای کمخطرتری بروند و زیرنظر بهزیستی باشند.
طرح حرفهآموزی به کودکان کار و خیابان هم اکنون در استانهای تهران، همدان، خوزستان و خراسان به شکل آزمایشی در حال اجراست و بهزیستی در سال گذشته حدود 5600 نفر از این کودکان را جذب مراکز خود کرده است.