یک اصل رایج میان مددکاران این است که اگر بخواهیم به گونه ای موثرتر عمل نمایم در ابتدا باید از خود شروع کنیم از این رو شخصیت خود ابزار اساسی در فرایند مددکاری است از اصطلاح خود به عنوان وسیله استفاده کرد تا نشان دهد ابزار اصلی مددکاری خود ما هستیم که در پاسخ به نیازهای شخصی بسیار متغیر در روابط مددکاری خود به خود عمل می کنیم مددکار الگوی رفتاری برای مددجویان است بدون توجه به اینکه نقش مددکاری خود را چگونه تجزیه و تحلیل می کند.مددجویان از رفتارهای مددکار تقلید می کنند با نظریات وی سازگار می شوند و مجذوب ارزشهای وی می گردند .
ازاین رو به چند ویژگی شخصیتی که یک مددکار اجتماعی باید به آنها توجه داشته باشد می پردازیم:
1-آگاهی از خود و ارزش ها:
مددکاران به آگاهی از موقعیت های ارزشی خود نیاز زیادی دارند. آنها باید قادر باشند به این پرسشها پاسخ صریح دهند : من چه کسی هستم ؟ چه چیزی برایم مهم است ؟ اهمیت اجتماعی کاری که انجام می دهم چیست ؟ نظریات من نسبت به افراد چیست؟ چه عقیده ای درباره مردم دارم ؟ و … این آگاهیها به مددکاران کمک می کند که با خود و مددجویانشان صادق باشند و از تصورات اساسی خود نسبت به افراد مطلع باشند .یکی از خصوصیات مددکاران تاثیر گذار آن است که سعی در مسکوت نگاه داشتن قضاوت خود درباره دیگران داشته باشند و از برچسب زدن به آنها بپرهیزند.
2- آگاهی از تجارب فرهنگی :
آگاهی و کسب اطلاعات در مورد جمعیت های خاص مددجویان برای مددکاران امری حیاتی است . شناخت بیشتر تفاوت میان مددکاران و مددجویان برای برقرار نمودن یک ارتباط موثر مددکاری ضروری است . کمک به افرادی که از نظر فرهنگی با مددکار تفاوت دارند با موانع متعددی روبه رو است . ترس از صلاحیت نداشتن به عنوان یک مددکار و نیز ترس از عدم پذیرش مددجو از مهمترین این موانع است و این موانع را می توان تا حدی با شناخت پیشینه مددجویان توجه به عواملی مانند زمان. جنسیت . محل سکونت مددجو . مذهب و سابقه خانوادگی آنها از میان برداشت .دومین وظیفه مددکار برای فایق آمدن بر مشکلات ناشی از تفاوت های فرهنگی با مددجویان، مخالفت با نژادگرایی و تمایلات نژادی است.
3- توانایی مددکار در بررسی احساسات خود:
مددکار باید تا حد زیادی از تاثیر عواطف خود در این کار بکاهد . باید دانست مددکاران نیز احساساتی دارند. آنها از رشد مددجو به سوی کمال و سعادت ، احساس غرور و شادمانی می کنند . در صورتیکه رشد مددجو تحقق نیابد، احساس یاس و ناامیدی و هنگامی که با امتناع مددجو از پذیرش کمک مواجه می شوند احساس حقارت می کنند. مددکار باید به ارزش خود به عنوان یک انسان مورد اطمینان و قابل اعتماد آگاهی داشته باشد.
4- توانایی ارایه الگو و نفوذ بر دیگران :
مددکاران متخصص، با همه مددجویان به طور یکسان برخورد می کنند و رفتار دوستانه دارند،آنها با اعتماد و سرزندگی صحبت می کنند و با شناخت کامل از مددجویان ، پیشینه آنان و دلایل مراجعه شان ، آنها را به سرعت به سوی حل یا کاهش مشکل اساسی سوق می دهند.
5- نوعدوستی :
طی مطالعاتی در زمینه مددکاران با صلاحیت به این نتیجه رسیدند که آنها بیشتر به مردم علاقمندند تا به چیزهایی دیگر و شیفته دیگران و کمک به آنها هستند تا صرفا” شیفته خود ، مددکاران لایق ، نوعدوستی را سرلوحه کار خود قرار می دهند و خود را از دیگران جدا نمی کنند.
6- پایبندی شدید به اصول اخلاقی :
بطور کلی چنانچه مددکار برای رفاه مددجو ارزش قایل شود دیگر موجبات آزار او را فراهم نخواهد کرد و اگر کسی اطلاعاتی محرمانه درباره مددجو از او بخواهد، هرگز در اختیارش قرار نخواهد داد. نکته مهم قابل تاکید آن است که مددکاران به انجام آن دسته از رفتارهای اخلاقی متعهد هستند که بیانگر معیارهای اخلاقی آنها ، ضوابط جامعه و معیارهای حرفه مددکاری است.
7- مسیولیت پذیری :
مددکاران بر اساس اصول اخلاقی رفتار کرده ، بین رفاه مددجو و انتظارات جامعه توازن برقرار می کنند . آنها از محدودیت های شخصی آگاهند و از این رو وعده نتایج غیر واقعی نمی دهند .اگر محدودیت ها و نیازهایشان آشکار شود ، مددجویان را به متخصصان ارجاع می دهند و تا زمانی که متخصصان رابطه جدیدی برقرار نکنند به رابطه کمکی خود با مددجو ادامه می دهند . مددکار با گوش فرا دادن به سخنان مددجو در واقع وی را بصورت پنهانی تاکید کرده است و با توجه به حس مسئولیت پذیری که دارد قدم در راه حل مشکل و پیشرفت مددجو می گذارد.
و در پایان اینکه: در مددکاری ارزشها و الزام هایی مطرح می گردد که بر اساس آنها هر مددکاری ناگزیر است به نحو مستمر و جدی در رعایت و کاربرد آنها تلاش و کوشش کافی را به عمل آورد و اگر چنین ارزشهایی در وجود مددکار شکل نگیرد ، نهادینه نشود و نسبت به آنها درک و بصیرت وسیع وهمه جانبه پیدا نکند، در موفقیت حرفه ای خود، بی شک موفق نخواهد شد.
با سلام خدمت برادر زرگوار . لطفاً به موارد بالا داشتن ادب و متانت , پرهیز از سو گیری , پرهیز از تخریب شخصیت و حرمت مسئولین , داشتن وجدان کاری و عدم سوء استفاده از منابع مالی در اختیار که توسط بخش دولتی به کلینیک ها پرداخت می شود برای مقاصد شخصی و پایبندی به منشور اخلاقی مددکاری را نیز اضافه فرمائید.